فکرشهر: البته درست نیست که فارغ از خیل ویژگیهای متمایز کننده دو ملت، تنها در یک مورد خاص مقایسه کرده و با طرح آنها که آن گونهاند و ما این گونه، همه چیز را صفر و یکی دانست اما اگر بشود از ایشان الگوبرداری کرد و در این راستا قیاسی ترتیب داد، ماجرا فرق خواهد کرد و به انصاف نزدیک خواهد بود.
به گزارش فکرشهر و به نقل از تابناک، به فاصله چند روز از تصویب کلیات طرح نمایندگان مجلس برای افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت و در حالی که مسابقات جام جهانی فوتبال وارد مرحله حساس حذفی شده و ذهنها را به خود معطوف کرده، با چرخی در دنیای اخبار یا دیدن بازتاب آنها در شبکههای اجتماعی، درخواهیم یافت همچنان تهدید شهروندان به حبس در قانون جدید در صورت نزدیک نشدن ایشان به اعمال جلوگیری از باروری، از داغترین بحثهاست.
قابل حدس است که تکیه نمایندگان مجلس بر این تصور که عامل نخست تحدید زاد و ولد، عقیم سازی است، به دلیل بهرهمند نبودن از پشتوانه استدلالی قوی، مخالفانی بسیاری بیابد اما زمانی که میبینیم حکایت قانون جدید فراتر از محرومیتهای خاصی که میشد برای افرادی که عقیم سازی را برمیگزینند، حبس دو تا پنج سال را برای ایشان در نظر گرفته، شاید بتوان ریشه گسترده شدن مخالفتها را دریافت.
اما از جمله نقدهای فراوانی که به طرح مصوب نمایندگان وارد شده و در نوع خود بسیار جالب توجه و البته مستند است، پستی است که یکی از کاربران ایرانی تبار گوگل پلاس منتشر کرده است؛ متنی کوتاه به همراه تصویری که به آن پیوست شده و حکایت از مسیری متفاوت برای تشویق شهروندان آلمانی به ازدواج و احتمالا متعاقب آن، فرزند آوری دارد و چه بسا از جمله کارآمدترین راهکارهای ژرمنها برای مقابله با نرخ منفی ازدواج و فرزندآوری در میان کشورهای پیشرفته اروپایی باشد.
امیر، نویسنده مطلب که ساکن آلمان است، به همزمانی دو اتفاق اشاره کرده و با متنی موجز و گویا و همچنین تصویری که به آن میشود استناد کرد، نقدی به مصوبه اخیر وارد میکند که از خلال آن میتوان به سادگی به تفاوت رویکرد مسئولان پی برد و دریافت کار مسئولانه یعنی چه و رفع تکلیف با وضع قوانین تهدید کننده چه معنایی دارد!
شاید بهتر است این متن را به روایت راوی و با تأملی در تصویر صفحه مالیاتی وی ادامه دهیم و نه تنها از نمایندگان مجلس بخواهیم در خواندن آن با ما همراه شوند، بلکه تلاش کنیم کمی دورتر را هم دیده و دریابیم چگونه با برچیده شدن طرحهایی مانند هدیه یک میلیون تومانی دولت سابق به نوزادان و پس گرفتن وجوه واریز شده، طرحهای تشویقی را محکوم به شکست تصور کرده و طرحهای تنبیهی را تجویز میکنیم؟ چرا به جای تهدید مردم، راهکاری برای ازسرگیری پرداخت وام ازدواج نمییابیم؟ چگونه متأهل شدن را فراموش کرده و افزایش نرخ باروری را در نرخ عقیمسازی میبینیم؟ و...
دو سه روز پیش، همزمان با نشست تاریخی مجلس که به تصویب قانون ممنوعیت وازکتومی و توبکتومی انجامید، اداره مالیات دولت فخیمه آلمان بعد از اظهارنامه مالیاتی که بنده برای پارسال انجام داده بودم، ۲۸۶۳ یورو از مالیاتی را که پرداخته بودم، به خاطر «ازدواج و تأهلم» به من برگرداند.
یعنی برای تشویق، نه تنها از آن روز به بعد بنده مقداری بسیار کمتری مالیات میدهم، بلکه مابهالتفاوت مالیاتهای گذشته همان سال ـ که به عنوان مجرد پرداخت کردهام ـ را با متأهلی به من برگرداندند.
پول خودم را هم برگرداندند که اسمش گدا پروری نباشد!
تشویق آقا، تشویق!
باور بفرمایید در این مسائل اجتماعی تشویق خیلی بهتر از تنبیه جواب میدهد.
حتی مطمئنم که تنبیه کارها را خرابتر میکند که درستتر نمیکند!
حالا ما هی مجازات بگذاریم برای این و آن که وازکتومی کرده ... .