فکرشهر ـ محمد آقایان حسینی*: انتصاب فرماندار جدید دشتستان صرفنظر از رویکردهای سیاسی، یک تغییر مدیریتی است و اولویتبندی مسائل و گزینش موضوعات مورد اهتمام دولت در شهرستان توسط ایشان، یک تصمیم اساسی خواهد بود که تمام حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرستان را تحت تأثیر قرار میدهد. حتی در شرایطی که بودجه و نیروی انسانی توانمند به میزان کافی باشد و ثبات و آرامش سیاسی و اقتصادی در یک جامعه برقرار است نیز یک مدیر ارشد دولتی ناگزیر است برخی مسائل را نسبت به دیگر مسائل اولویت دهد، چه رسد به وضع کنونی که بدنه دولت در مساله بودجه یک انقباض کمسابقه را تجربه میکند و طبیعتاً توفان معضلات بودجهای و تحریمهای بینالمللی، فشارهای اقتصادی را همچون امواج متلاطم کننده بر حیات اجتماعی و سیاسی جامعه عارض کرده است. بنابراین بودجه بسیار محدود، وقت و توان نیروی انسانی مشخص، در کنار انتظارات بهحق و گسترده اجتماعی، برنامهریزی علمی و حسابشدهای را حداقل برای دو سال آینده (تا پایان دولت دوازدهم و تغییرات مدیران دولتی) طلب میکند.
تمرکز این سیاهه بر وضعیت توسعه شهرستان دشتستان است و بر آن است که به این سؤال پاسخ گوید که مهمترین اولویت توسعهای شهرستان دشتستان کدام است؟ و فرماندار جدید شهرستان برای مواجهه با مساله توسعه شهرستان چه نکات مهمی را میبایست در نظر گرفته و برای آنها برنامهریزی کند؟
پاسخ به این سؤال مستلزم درک مزیتهای توسعهای شهرستان، تبیین وضعیت هر کدام از حوزهها، میزان پیشرفت آنها و نیز ارائه یک تصویر کلی از نواقص جدی و انتظارات اجتماعی است. با توجه به این که ترسیم چنین تصویر بزرگی در یک یادداشت نمیگنجد، نگارنده به خلاصهای در این خصوص اکتفا کرده و بر حوزه مورد نظر متمرکز میشود.
بدون تردید دشتستان در زمینههای متعددی دارای مزیت توسعهای است ازجمله: توسعه سیاسی، توسعه فرهنگی، توسعه هنری، توسعه اقتصادی شامل: کشاورزی و باغبانی، توریسم و گردشگری، صنعت (اعم از کشت و صنعت و صنایع تبدیلی و صنایع سنگین)، تجارت (سنتی، داخلی، بینالمللی، الکترونیک و...)، دامپروری (اعم از احشام، طیور و زنبورداری)، فنّاوری (با تمرکز بر تولید نرمافزارها و اپلیکیشن ها و نه سختافزار).
اما محدودیتهایی که پیش از این هم از آنها یاد شد، مانع از پرداختن به همه ابعاد مزیتی است. بنابراین بهناچار باید دست به گزینش مهمترینها زد. پیش از آن ضروری است که چهار مساله اساسی را مورد توجه قرار دهیم:
1. دولت یازدهم در توسعه اجتماعی و سیاسی دشتستان کارنامه قابل قبولی داشته است.
2. دشتستان همواره بهعنوان قطب کشاورزی و دامپروری مطرح و شناخته شده است.
3. به نظر میرسد راهبرد توسعه گردشگری را باید واقعبینانه دید.
4. پایداری توسعه با هر برنامه توسعهای در ملازمه کامل قرار دارد.
1. با روی کار آمدن دولت یازدهم و در کنار گشایش نسبی که در فضای معیشت و اقتصاد کشور به وجود آمد و علیرغم اینکه دشتستان بهتناسب وسعت و جمعیت، موفقترین شهرستان استان بوشهر در جذب اعتبارات استانی و ملی بود، اما بدون تردید یکی از مهمترین موفقیتهای فرماندار وقت (دکتر ارسلان زارع) تلاش برای رفع فضای اختناق سیاسی اجتماعی و ایجاد نشاط و پویایی برای تنفس مردم و نهادهای مدنی (شوراهای شهر و روستا، سمنها، احزاب و تشکلهای سیاسی، هنرمندان، گروههای مجازی و...) بود. ایجاد اعتمادبهنفس اجتماعی برای مشارکت شهروندان و اعمال نظارت اجتماعی و مردمی بر حسن اداره امور مختلف شهرستان و رواداری دولت در مواجهه با آن یک موفقیت چشمگیر سیاسی و اجتماعی بود. دشتستان شاهد بیشترین سطح فعالیت مدنی حتی تا رقابت سازنده در روستاها شد و در سطح سیاسی نیز تقویت احساس مردم در امکانِ اعمال حق بر تعیین سرنوشت سیاسیشان بهخوبی مشاهده شد. اما از آنجا که حقهای سیاسی و مدنی مربوط به نوع انسان و ذاتی او هستند پس از مدتی از استقرار و تکریم مجدد آنها، میزان فشارهایی که یک مدیر دولتی برای احیای آنها متحمل میشود و هزینههایی که دولت و برخی فعالان سیاسی برای تحقق آنها میپردازند به دست فراموشی سپرده میشوند و برخی افراد اهمیت بالای آزادیهای سیاسی و مدنی را گاهی در مقایسه با یک فعالیت کوچک اقتصادی در شهرستان دیگر فرو میکاهند. با همه اینها امروز فضای اجتماعی و سیاسی دشتستان با قدرت در حرکت است و بسیاری از تصورات غلط در مورد شادی، موسیقی، جشن، مشارکت مدنی، سمنها، احزاب سیاسی، شخصیتها، شاعران، نویسندگان و کنش گران فرهنگی محلی و... مرتفع شده است. لذا از نظر نگارنده فضای اجتماعی و سیاسی میبایست توسط سطوح پایینتر از فرماندار و به عنوان تداوم یک حرکتِ از پیش آغازشده دیده شود.
2. این که آیا کشاورزی برای دشتستان یک مزیت و یا یک خطر جدی است خود نقطه عزیمت این یادداشت است. در واقع طی تمام سالهای پس از انقلاب همواره توسعه کشاورزی در دشتستان، بهعنوان یک افتخار مدیریتی و خدماتی توسط دولت ها مطرح بوده است؛ گاهی از طریق تسهیل سرمایهگذاری مستقیم برای گسترش کشاورزی و باغبانی و گاه از طریق خدمات کوتاهمدت و یا بلندمدت رایگان و یا ارزانقیمت برای تغییر شیوه آبیاری، گاهی از طریق پرداخت خسارات کشاورزان و گاه احداث انواع سازههای تأمین و یا حفظ منابع جاری آب مانند سدها و بندها که موضوع اعتبارات سنگین و قابلتوجه استانی و ملی بودهاند. شوق افزایش محصولات کشاورزی و اعلام آن بهعنوان بیلان افتخارآمیز دستگاههای مربوطه همچنان در میان بدنه دولت و مسوولین دشتستان و استان بوشهر قابل مشاهده است و در این میان این عناوین افتخار آمیزنما همچون خودکفایی در این و یا آن محصول معلوم نیست که چه نسبتی با ضرورتهای برنامهریزی طولانیمدت برای منابع آب، حفظ تعادل زیستمحیطی منطقه و اقتصاد کشاورزی کشور داشته است. اما اکنون که از یکسو زنگ خطر بحران منابع آب زیرزمینی به صدا درآمده و عدم بهره متناسب مالی در بسیاری از محصولات آببر (خصوصاً صیفیجات) در اغلب سالها را شاهد هستیم و از سوی دیگر بروز مشکلات زیستمحیطی و خشکی بیش از حد منطقه میتواند به غیرقابل سکونت کردن برخی از نقاط دشتستان ظرف همین یک یا دو دهه آینده منجر شود، این سؤال به ذهن خطور میکند که افزایش تولید محصولات آببر و یا محصولاتی که دشتستان و بلکه کل ایران در آن مزیت نسبی ندارد، و یا به لحاظ اقتصاد آب، کاملاً ضرر ده محسوب میشوند، یک افتخار است و یا یک آسیبِ عمیقِ نادانسته؟
دادن شعارهای مربوط به خودکفایی در این و یا آن محصول کشاورزی حداقل ظرف چند دهه گذشته بهعنوان یک تئوری اشتباه و آسیبزا در اقتصاد کشاورزی و اقتصاد آب مطرح شده و حتی کشورهایی مانند ایلات متحده آمریکا که به دنبال هژمونی و تسلط به دیگر کشورها هستند نیز از این دیدگاه دست برداشتهاند و صرفاً بر تولید محصولات و یا گسترش صنایعی تمرکز دارند که در مزیت نسبی آنها قرار دارد.
اکنون سؤال اینجاست که اگر حیات در دشتستان را برای همیشه و نه ده یا پنجاه سال آینده میخواهیم؛ و اگر توسعه دشتستان را پایدار و متوازن و فرزندان این خطه را شاد و سرزنده میخواهیم، آیا این نحوه برداشت سرسامآور و اندیشه خراش از منابع زیرزمینی برای تولید گرمک و هندوانه و گندم و احمدی و... و گسترش نخلستانها کار عاقلانهای است؟ آیا کماکان دشتستان قطب کشاورزی است تا مدیران دولتی به دنبال اعلام افزایش محصولات کشاورزی باشند؟
به نظر میرسد تأمین بودجههای سنگین برای حفظ منابع آبهای جاری شهرستان برای نجات نخلستان در طرح تحول کشاورزی (آبپخش و سعدآباد) و سد مخزنی دالکی اقدامی دوراندیشانه و خدمتی اساسی به شهرستان بوده است اما منوط به آنکه کشاورزی و باغبانی را به آنچه هست محدود کنیم یا حداقل مصرف آب آن را ثابت نگه داریم تا هم ارزش افزوده محصولات را شاهد باشیم و هم امکان بقای همین باغها و مزارع فعلی برای سالهای آتی نیز وجود داشته باشد. سیاستهای آبی اگر با پر کردن چاههای غیرمجاز، عدم صدور مجوز حفر چاه در مناطق بحرانی و حتی جرمانگاری گسترش کشاورزی خارج از تناسب مواجه نشود، به زودی منابع جدید آب نیز تکافوی نیازهای شهرستان را نخواهند کرد. کافی است درگیریهای جدی میان استانهای بوشهر و فارس در سال 1397 در مورد آب را به یاد آوریم و آن را در کنار شمار حیرتانگیز نخلستانهایی که طی سالهای گذشته خشکیدهاند قرار دهیم تا اهمیت کنترل و محدودیت کشاورزی در دشتستان برای حفظ امکان حیات شهروندان روشن شود.
مآلاً هدف این نوشتار ممانعت از گسترش کشاورزی در شهرستان است و نه ممانعت از توسعه کشاورزی. استقرار شیوههای نوین آبیاری و تشویق و ترغیب کشاورزان به استفاده از آنها، بازار محور کردن کشاورزی و آموزشهای مربوط به سلامت محصولات کشاورزی به کشاورزان و هر آنچه موجب رونق اقتصادی و ارتقای کیفیت محصولات شود، بسیار ستودنی است، اما مشروط به آنکه موجب گسترش کشاورزی به زمینهای غیر کشاورزی نشود و محصولات کمنیاز به آب و اقتصادیتر را جایگزین نمونههای آببر و غیراقتصادی کند.
گسترش بیرویه کشاورزی در دشتستان برای رفع معضل اشتغال و یا افزایش ثروت شهروندان، مانند فلج کردن اعضای بدن کودکان هندی و پاکستانی برای تکدی گری و امرار معاش است. این مدل توسعه مانند خودکشی برای زیستن است.
3. طی چند سال گذشته توجه به بخش گردشگری بهعنوان یک توسعه اقتصادی که خود میتواند فواید جانبی فرهنگی، سیاسی، امنیتی، علمی و... نیز داشته باشد، افزون شده و تسهیلات و توجهات قابل ملاحظهای نیز دراینباره در نظر گرفته شده است. اما با توجه به شرایط بینالمللی کشور به نظر میرسد در کوتاهمدت نمیتوانیم امید چندانی به گردشگری خارجی در دشتستان داشته باشیم و اقامتگاههای بوم گردی احداثشده احتمالاً طی چند سال آینده باید تمرکز خود را بر گردشگری داخلی و یا اردوهای جشنوارهای و تورهای مفهومی بگذارند. هرچند نباید از گردشگری خارجی غافل شد اما بالاخره نمیتوان واقعبینی را هم کنار گذاشت. از سوی دیگر این اقامتگاهها برای توریسم درمانی مردم کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز از جذابیت بالایی برخوردار نیستند. اما آنچه بیش از همه در گردشگری اهمیت دارد، آموزش ابعاد مختلف موضوع (فرهنگی، اقتصادی، فنی، اجتماعی و...) و آماده کردن شرایط جامعه برای پذیرایی از گردشگران خارجی در آینده است که موجب واردکردن ارز به کشور میشوند و رشد اقتصادی ارزشمندی را برای شهرستان میتوانند رقم بزنند.
4. توجه به پایداری توسعه یعنی رعایت اصول مربوط به حفاظت از محیط زیست در توسعه، یک اولویت توسعهای نیست بلکه یک پیش اولویت است که باید همگام با هر برنامه توسعهای مد نظر باشد. حتیالمقدور عدم نیاز به منابع زیرزمینی آب، آسیب نزدن به مناظر و چشماندازهای طبیعی، عدم برداشت بیرویه از معادن، آلاینده نبودن محورهای توسعه یا استقرار سیستم تصفیه پسآبها و زبالههای آلاینده، لطمه نزدن به فلورا (کلیه گونههای گیاهی یک ناحیه) و فیونای (کلیه گونههای جانوری یک ناحیه) منطقه و... مواردی است که هر برنامه توسعهای میبایست حاوی تدابیر و الزامات مربوط به آنها باشد.
اکنون با توجه به نکات ذکرشده شایسته است که نگارنده مقصود خود را از توسعه مورد نظر برای دشتستان ابراز بدارد. لذا اولاً راقم این سطور معتقد است اولویت توسعهای فرماندار شهرستان در این بازه زمانی توسعه اقتصادی است چراکه در حوزه سیاسی و اجتماعی، سرمایهگذاری دولت به استقرار وضعیت اجتماعی خوبی منجر شده و اکنون مدیر ارشد شهرستان میتوانند آن را به معاونین محترم و دستگاهها ذیربط و خود جامعه بسپارند. اما اگر توسعه اقتصادی مورد توجه قرار نگیرد همان سرمایههای اجتماعی و سیاسی ایجادشده برای کشور و شهرستان نیز میتوان از دست برود. دوم اینکه توسعه در حوزه کشاورزی باید به سمت کیفی کردن و کم کردن مصرف آب حرکت کند نه گسترش کشاورزی آب بر؛ لذا هم جامعه و هم مدیران حوزه کشاورزی باید به این نکات اهمیت بسیار بدهند که افزایش محصولات آب بر یک اشتباه عمیق است نه یک خدمت درخشان. سوم اینکه در مورد گردشگری به واقعبینی و آموزش بسیار زیاد و تخصصی نیاز داریم تا کسانی که با هزاران امید و آرزو و صرف هزینههای سنگین و اخذ تسهیلات زیاد وارد این حوزه شدهاند دچار ورشکستگی و ناامیدی نشوند. چهارم اینکه هر برنامه اقتصادی که مورد نظر قرار میگیرد میبایست پیشبینیهای زیستمحیطی را بهدقت و بااحتیاط مدنظر قرار دهد.
اما نهایتاً سؤال اینجاست که کدام محور توسعه اقتصادی میتواند در شرایط فعلی برای دشتستان مفید واقع شود؟ دشتستان با داشتن زمین کافی، منابع طبیعی و معدنی فوقالعاده، موقعیت جغرافیایی بسیار مطلوب، نزدیکی به دریا، تنوع آب و هوایی، نیروی کار مستعد، بهرهمندی از نور خورشید و باد، کشاورزی و باغبانی خوب، وجود سرمایههای بلااستفاده و سرگردان زیاد، شرایط بسیار خوبی برای سرمایهگذاریهای خرد و کلان اقتصادی دارد. اما هیچکدام از اینها بهاندازه مزیتی که دشتستان در منابع انسانی دارد مهم و باارزش نیست. این نکتهای است که فرماندار جدید شهرستان اخیراً بهدرستی از آن یاد کردهاند و اذعان وی به این موضوع بسیار ارزشمند است.
همه این مزیتها تنها در صورتی امکان فعلیت پیدا میکنند که نیروی انسانی در دشتستان آموزشها و راهنماییهای خوبی دریافت کنند و در مقابل غول بروکراسیهای مأیوسکننده اداری مورد حمایت واقع شوند. بااینحال نگارنده معتقد است چاره کوتاهمدت رفع معضل بیکاری، ارتقای سرمایه اجتماعی و توسعه شهرستان تمرکز بر سه حوزه است:
1. آموزشهای لازم در جهت تحولات فرهنگی حوزه کسبوکار.
2. استقرار یک یا دو صنعت بزرگ دوست دار محیط زیست در شهرستان.
3. تشویق و راهنمایی سرمایهگذاران محلی برای راهاندازی صنایع کوچک و متوسط.
1. جوانه زدن بنگاههای خصوصی کوچک و بزرگ و تبدیل کردن ایدهها به مشاغل و مآلاً کارآفرینی، بیش از هر زیرساختی مستلزم آموزش و تحولات فرهنگی است. نگارنده از سال 1394 تاکنون در یادداشتهای رسانهای، سخنرانیها، کلاسهای درس و نیز همایش ورودی طرح تحول فرهنگ کسبوکار که توسط کانون توسعه شهرستان دشتستان و شماری از پژوهشگران دلسوز دشتستان ترتیب داده شد، بهکرات به این موضوع اشاره کرده و کماکان معتقد است تحولات فرهنگی لازم برای تغییر نظام اقتصادی جامعه به غیردولتی شدن، فراهم نشده است. مادامیکه خانوادهها، دانش آموزان و دانشجویان، مدارس و دانشگاهها، دولت و جامعه به دنبال مهیاکردن فرد برای استخدام شدن در یک نهاد دولتی هستند و ابتکار و خلاقیت و نوآوری سهم اصلی را در آموزشهای ما ندارد، به احتمال قوی هنوز ما به درگاه «رشد درونزای اقتصادی» نیز نرسیدهایم. امروز علاوه بر آموزشهای مبتنی بر آماده سازی فرد برای اقتصاد غیر دولتی و آماده سازی فرهنگی، اداری و سیستمی جامعه، باید شرایط جدید اقتصادی دنیا را درک کنیم، همان اتفاقی که در هندوستان افتاد و ظرف مدت قابل قبولی درک صحیح از مقتضیات توسعه اقتصادی موجب رشد فزاینده رفاه و اقتصاد در این کشور شد. اگر امروز تمرکز بر ایجاد و گسترش مشاغل مبتنی بر فضای مجازی حرف اول را در دنیا میزند، چرا آموزشهای فنی و فرهنگی دشتستان به این سمتوسو حرکت نکند؟
2. همانطور که گفته شد، دشتستان ظرفیتهای فوقالعادهای دارد که میتواند میزبان صنایع بزرگ ملی باشد. اینجاست که مدیر ارشد دولت در شهرستان، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، استاندار و دیگر دستاندرکاران و دلسوزان میتوانند دستبهدست هم دهند و صنایع دوست دار محیط زیست را با دادن تسهیلات، به سرمایهگذاری در شهرستان تشویق و ترغیب کنند. بدون تردید این کنش، ثمرات بسیار ارزشمندی خواهد داشت، اما منوط به یک همت عالی و برنامهریزی کلان است. استفاده از ظرفیتهای انسانی شهرستان در دولت، مجلس، صنایع، نمایندگان ادوار گذشته، نماینده مردم در مجلس خبرگان و... میتواند در این اقدام مفید باشد.
3. بسیاری از ظرفیتهای توسعهای اقتصادی شهرستان بلااستفاده ماندهاند درحالیکه بسیاری از سرمایههای شهروندان محلی نیز معطل و بلااستفاده هستند، اینجاست که دولت میتواند نقش بسیار مهمی در سرمایهگذاری صاحبان سرمایههای محلی در حوزههای مزیتی شهرستان ایفا کند. طبیعتاً مهمترین مانع چنین سرمایهگذاریهایی، مشکلاتی است که به خود دولت، دستگاههای رسمی کشور و قوانین دست و پاگیر برمیگردد؛ لذا دولت میتواند با یک برنامهریزی جامع و تمرکز حسابشده از یک سو حوزههای مزیتی را مشخص کند و از سوی دیگر بر تشویق سرمایهگذار و رفع موانع تولید تمرکز کند. بدون تردید این کار بدون استفاده از بدنه کارشناسی و یا گروههای مشاورهای نخبه و کارآمد امکانپذیر نیست. لذا ایجاد کارگروههای مطالعاتی یا مشورتی، حتی با صرف هزینههای معقول میتواند ثمرات ثمینی برای شهرستان در بر داشته باشد، مشروط بر آنکه واقعاً در چنین کارگروه هایی، نخبگان مورد استفاده قرار بگیرند و دولت نیز نحوه استفاده از نخبگان را بداند.
*مدرس دانشگاه ـ عضو شورای مرکزی مجمع جوانان اصلاح طلب دشتستان
در این باره
اولویت های فرماندار جدید دشتستان از نگاه رییس شورای اسلامی شهرستان/کرامت اله کشاورز
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه سیاست/محمدحسن رهنما
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه ورزش و جوانان/ محمد محمدزاده فرد
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه فرهنگ و هنر/عباسعلی میرزایی
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه اقتصادی/ مرضیه صمصامی
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه اجتماعی/ نصراله کهزادی
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه گردشگری/ مجید کمالی پور
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه آموزش و پرورش/ سمیه زارع
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه نخبگان/ ضیاءالدین لیراوی
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه کارآفرینی و اشتغال شهرستان/ مریم احمدزاده
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه عمرانی شهرستان/وحید امیر
اولویت های فرماندار جدید دشتستان در حوزه روستایی/ محمدمهدی مشایخی