فکرشهر ـ محمد محمدزاده فرد*: به محض ورود به گلزار شهدا با دیدن من و دوستان که برای ادای احترام به شهدا در آن محل حضور داشتیم، به طرفمان آمد، رو به شهدا کرد و این جمله را دو بار تکرار کرد: «خوش به حالتون که رفتید، خوش به حالتون که رفتید».
پس از سلام و احوالپرسی با من و سایر دوستان حاضر، گفت مادر شهید است و پسرش در زمان جنگ تحمیلی، رفت سربازی و دیگر نیامد. از برادرزاده ای میگفت که به دنبال پسرش به جبهه رفت و در ۱۶ سالگی شهید شد.
و باز تکرار کرد: خوش به حالتون که رفتید... ما موندیم و زندگی خارکوری!!! هر روز گرفتاریم و حتی کسی نیست که حالمان را بپرسد.
میگفت پسرم مال خدا بود، خودش داد و خودش هم گرفت. ناراحت بود اما گلایه و نفرین نمیکرد.
از درد پا و اینکه حتی کسی نیست برایش به نانوایی رفته و نان بگیرد تا اینکه حاضر نشد به عنوان خانواده شهدا از بنیاد شهید پول بگیرد، حرف زد، برای رفتگانمان آمرزش و برای خودمان دعا کرد و رفت.
البته حرف های دیگری هم از سختی روزگار در گوشی به من گفت، که اینجا، جای بازگو کردنش نیست.
بعد از رفتنش بود که به فکر فرو رفتم.
متاسفانه این روزها همه از رفاه و سهمیه دانشگاه و... خانواده های شهدا و ایثارگران صحبت میکنند، اما واقعا چند درصد از این افراد سواستفاده کن هستند؟ و چند درصد از خانواده های شهدا و ایثارگران از این سهمیه ها سهمی دارند؟ اصلا چند درصد از شهدا و ایثارگران در زمان جنگ تحمیلی جان خود را کف دست گرفته و برای سهمیه و حقوق و... به جبهه ها رفتند؟ چه عقل سالمی این حرف ها را قبول میکند؟
قطعا در این بین معدود کسانی نیز هستند که سواستفاده کرده و با نام شهدا و ایثارگران به ضایع کردن حقوق مردم و حیف و میل بیت المال پرداخته و عقاید و منافع شخصی خود را با نام این بزرگواران به پیش میبرند، اما این ما هستیم که باید آگاه بوده و ضمن دفاع از حق و حقوق خودمان، این نکته را در نظر بگیریم که شهدا و خانواده های شهدا و ایثارگران همین مردم ایران هستند و همیشه عزیز و گرامی بوده و خواهند بود.
پی نوشت: 13 جمادی الثانی، سالروز وفات حضرت ام البنین (س) به نام روز تکریم مادران و همسران شهدا نامگذاری شده و این روز، امسال، برابر با 19 بهمن ماه 1398 است.
*سردبیر فکرشهر