قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کمفروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار میدهد و میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» واى بر کم فروشان"
تطفیف" به معناى کم کردن پیمانه و وزن است؛ یعنی کالاى فروخته شده را ناقص تحویل خریدار میدهند. «ویل» واژهای است که هر کس در مهلکه واقع شود آنرا به کار میبرد و در اصل به معنای عذاب و هلاک است.
راغب اصفهانی از اصمعى نقل میکند؛ «ویل» به معناى قبح است و گاهى در تحسّر و تأسف به کار میرود و در سخن خدای تعالی در حق کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد. خبر آنلاین در شهریور می نویسد: شاید هنوز هم به محض شنیدن واژه کم فروشی، ذهنمان متوجه بقال وقصاب ومیوه فروش و... می شود و تقریباً همه ما آیه شریفه"ویل للمطففین"را به یاد می آوریم و جالب است که برای مبارزه با کم فروشی هایی از این دست سازمان ها و نهادهای ناظر نیز پیش بینی شده است که در مواقع مقتضی و در حد بضاعت خود به این نوع کم فروشی ها پرداخته وبعضاً با آن برخورد نیز می کنند؛ اما شاید به مصادیق جامع تر آن کمتر توجه می کنیم، مصادیقی از کم فروشی که موارد برشمرده فوق در برابر آن به مثابه قطره ای است در مقابل دریا؛ آیا می توان موارد زیر را نیز چیزی غیر از کم فروشی دانست؟
اخذ بهای برق براساس 220ولت و تحویل آن با ولتاژی به مراتب پایین تر(صرفنظر از خساراتی که این کاهش ولتاژ به دستگاه های مصرف کننده وارد می آورد ؛ اخذ بهای اینترنت براساس قرارداد و سرعتی مشخص و ارائه آن با چندین برابر سرعت پایین تر از قرارداد منعقده؛ عدم پاسخگویی مناسب بعضی ازکارکنان دولت به ارباب رجوع در فرصت مقتضی و محول نمودن کار آنان به فرصت های بعد؛ عدم عرضه دقیق سوخت به خودروها توسط بعضی از جایگاه های عرضه کننده سوخت عدم ارائه خدمات متناسب با قراردادهای منعقده توسط اپراتورهای تلفن همراه و ثابت یکه تازی شرکت های بی کیفیت خودروسازی و تحویل هر محصول بی کیفیت به هر قیمت دلخواه و خیلی از موارد دیگر که با کمی دقت به اطرافمان قابل احصاء هستند؛ اما وجه مشترک مصادیق اشاره شده چیست؟
حضرت آیتالله حسین مظاهری، رییس حوزه علمیه اصفهان گفت: کمفروشی هم تنها کاسبی نیست که میوه یا کالایی که ارائه میدهد را کم بدهد، بلکه یک فرد اداری اگر کمکاری، بدکاری کند و حقی را که به گردنش است ادا نکند، کمفروش میشود، اگر طلبهای به وظیفه خود عمل نکند، کمفروش میشود؛ او می گوید:کمکاری بدکاری، بیکاری برای طلاب را نیز مصداق «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ» برشمرد و گفت: کاسبی مصداق ضعیف ویل للمطفیین است، این فساد اداری که ما داریم مصداق کامل ویل للمطففین است و خود ما طلبهها باید در این موضوع بسیار مواظب باشیم. وی خاطرنشان کرد: استفاده کردن از امکانات حوزه علمیه و از امکانات روحانیت، اما عمل به وظیفه نکردن ممکن است شامل حال طلاب شود و انسان به حرام بیفتد، فرد طلبه باید توجه کند که وظیفه خود را بشناسد و به آن عمل کند تا مبادا به حرام دچار شود.
آثار و عواقب کمفروشی، مهم ترین اثر کم فروشی, سلب اعتماد است که چنانچه کمفروشی در جامعه توسعه یابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب می شود و دومین اثر ان, فساد اقتصادی می باشد و به این ترتیب کمفروشى و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است و این خود دلیلى به ابعاد مفاسد اجتماعى این کار است کمفروشی باعث تباهى اجتماع انسانى است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است؛ و اگر این تعادل از بین برود، همه چیز از بین میرود. سلب اعتماد در هر جامعه ای منجر به کاهش سرمایه اجتماعی و فساد اقتصادی موجب بحران سرمایه گذاری شده وهمین دو عامل کافی است که جامعه ای را به نابودی بکشاند.
علت چیست؟
تمام مصادیقی که تاکنون و در ابتدای مطلب ارائه شد، مصادیق معلولی و شناساننده هستند اما اگر بخواهیم مصادیق علی و ریشه ای کم فروشی را بررسی کنیم باید به موارد ذیل اشاره کرد:
حضور معلم و مدرس در کلاس درس دانش آموز و دانشجو بدون مطالعه وآمادگی لازم و همچنین ترک کلاس درس زودتر از موعد مقرر!
نماینده مجلسی که قرار است از حقوق همه مردم ایران دفاع کند که گاهی به دلیل منافع باندی و حزبی یا برخی ملاحظات ,زبان در کام کشیده و
سکوت میکند!یا رای مثبت خود را در رای اعتماد به وزیری لایق, دریغ میکند!
خبرنگاری که قرار است واقعیت را مخابره کند گاهی به دلیل ترس و گاهی به دلیل نگاه بخشی,حقیقت را منعکس نکرده یا نیمی از ان را منعکس می کند!(همانطور که می دانیم گاهی گفتن نیمی از حقیقت , می تواند بزرگ ترین دروغ و تخطئه باشد!)
قاضی و ماموری که در جایی مجری قانون می شود و جایی دیگر چشم پوشی میکند!
همه این ها از مصادیق کم فروشی بودند و البته علت تمام کم فروشی هایی که در جامعه اتفاق می افتد! زیرا اگر این چهار گروه کم فروش نباشند، کم فروشی در جامعه رخ نخواهد داد!