فکرشهر ـ عادل قلی زاده: فصل ۹۹- ۹۸ ورزش ایران پس از برگزاری رقابت های نیمهنهایی جام حذفی فوتبال و شهرآورد بدون تماشاگرش به ایستگاه پایانی خود میرسد تا خواب لیگ های داخلی در رشتههای مختلف ورزشی کامل شود.
اما فصلی که گذشت یکی از استثنائیترین فصول ورزش کشور و بهخصوص استان بوشهر و شهرستان دشتستان بود، چرا که دشتستان برای نخستین بار در تاریخ ورزش خود، دارای یک نماینده در لیگ های سطح اول سالنی بزرگسالان بود؛ استان بوشهر برای نخستین بار در تاریخ خود شاهد سقوط دو تیم لیگ برتری فوتبالش به دستهی پائینتر در یک فصل شد! در سطح کشور نیز همچون تمام نقاط جهان، رقابت های ورزشی دستخوش تحولات و وقفههای ناشی از حملهی بیرحمانهی ویروس کرونا گردید.
اما تلخ و شیرین سال ورزشی اخیر - هرچه بود - را باید پایان یافته تلقی کرد و حالا در آستانهی آغاز فصلی نو قرار داریم؛ فصلی که با تلخ کامی و افسوس ورزشدوستان استان بوشهر همراه خواهد شد؛ جایی که دیگر لازم نیست هر هفته منتظر صفآرایی مردان شاهین و پارس جنوبی جم مقابل حریفان لیگ برتریشان باشیم، چرا که استان بوشهر با وجود تمام منابع گازی و درآمدهای هنگفت تجاری و گمرکیاش پولی برای تزریق به دو باشگاه بزرگ و افتخارآفرین خود، یعنی شاهین و پارس جنوبی جم نداشت و مسوولینش آنقدر با همت و پرتلاش بودند که مسیر سقوط ورزش استان را با همتی مثالزدنی هموار کردند، آنچنان که خاطرهاش تا ابد در حافظهی تاریخی و ورزشی استان باقی بماند!!
حالا استان پر از ثروت بوشهر تنها یک نماینده در لیگ های سطح اول ورزش ایران دارد و «تیم هندبال ستارگان دشتستان»، آخرین بازماندهی لیگ برتریهای استان از سال قحطی زدهی ۹۸ است که در این سال آنقدر بیپولی کشید که اگر لطف خدا و همت مردان باشگاه و حمایت همهجانبهی هواداران ورزش دشتستان نبود، شاید قبل از شاهین و پارس جنوبی باید فاتحهاش را میخواندیم و تا سقوط، بدرقهاش میکردیم!!
نمیدانم در ذهن مسوولین استانمان (از استاندار محترم و معاونین ارجمندش گرفته تا مدیران ورزش استان و مسوولین و مدیران شهرستان دشتستان و حتی شهر برازجان!) چه میگذرد و نگاهشان به ورزش چگونه است که میبینند بساط ورزش قهرمانی (بهعنوان یکی از مهم ترین و کمهزینهترین ابزارهای نشاط اجتماعی و پیشگیری از جرم و بزه) دارد در این استان پر پول برچیده میشود اما انگار ککشان هم نمیگزد!
شاهین و پارس که در بیپولی مفرط غرق شدند و تنها بازماندهی جمع سال پیش، یعنی ستارگان دشتستان نیز، حالا کاسهی چه کنم به دست گرفته و در به در دنبال منابعی میگردد که بتواند دخل فصل پیش روی خود را با خرجش هماهنگ کند و دل به دریا بزند؛ اما هنوز که هنوز است، خواب تابستانی آقایان نگذاشته اتفاق خاصی در شرایط بحرانی این تیم رخ دهد! اتفاقات گذشته در فصل اخیر و ضربات مهلک بیپولی و سوء تدبیر بر پیکر نحیف شاهین و پارس جم ـ و حتی ایرانجوان بوشهرـ سبب شده این شائبه در اذهان شکل بگیرد که انگار مسوولین دارند از قصد به تیم های ورزش حرفهای استان ضربه میزنند تا شرشان کم شود! اگر این ذهنیت ناصحیح - خدای ناکرده- صحیح باشد که دیگر هیچ! از همین حالا سنگ لحد ستارگان دشتستان را باید سفارش داد و خطاب به مدیران ارجمند باید گفت:
«آخرین ضربه رو [بیزحمت] محکمتر بزن!»
اگرچه به نظر میرسد طی روزهای اخیر نمایندهی محترم دشتستان در مجلس شورای اسلامی، تلاش های مستمری را برای حمایت از ستارگان دشتستان در دستور کار قرار داده و برای تامین منابع مالی مورد نیاز به هر دری میزند، اما آنچه مسلم است این است که یک دست به تنهایی صدا ندارد و نمیتوان به آیندهی مبهم تنها نماینده دشتستان در لیگهای ورزشی سطح اول بزرگسالان کشور امید بست؛ زیرا حضور در سوپرلیگ فرسایشی و سخت هندبال کشور نیاز به سازماندهی منظم، برنامهریزی دقیق و حمایت همهجانبهی نهادها و ارگان های شهرستان و مدیریت ارشد سیاسی و ورزشی استان دارد. اتفاقی که اگر نیفتد - بهطور حتم - باید به زودی شاهد خداحافظی تلخ دشتستان از سوپرلیگ هندبال و پیوستن ستارگان به برادرانش شاهین و پارس جنوبی جم باشیم!
کلام آخر این که باید برای چنددهمین بار طی سال های اخیر یادآور شد که رشتهی نازک امید ما علاقهمندان ورزش به تدبیر شما مسوولین محترم گره خورده است...
بالاخره این رشتهی نحیف را گره می زنید یا منتظرید پاره شود؟؟
عادل قلی زاده ـ فعال اجتماعی