فکرشهر: سردبیر روزنامه توقیفشده «مردم امروز» توضیحاتی را در مورد این روزنامه و شرایط پیرامون خود ارائه داد.
به گزارش فکرشهر، محمد قوچانی در گفتوگو با «آریا» گفت: احساس میکنم که ما در برابر این موج اسلامستیزی که در دنیا به راه افتاده باید تفسیر و تعبیری از اسلام ارائه کنیم که بتواند مقابل این تندرویها و افراطیگریها، پاسخی مناسب داشته باشد. ما باید اسلام واقعی را نشان بدهیم که نماد آن پیامبر گرامی اسلام است و حتما این تصویر بیشترین اثر را در برابر رفتارهای توهینآمیز خواهد داشت. پاسخ مناسب به این توهینها همان است که علمای دینی ما انجام دادهاند و با نامه و استدلال و منطق، پاسخ اسلامستیزی برخی غربیها را دادهاند. باید جوانان غربی را مخاطب قرار داد و آنان را به اسلام واقعی دعوت کرد.
وی ادامه داد: رفتار نشریه شارلی بیش از هر چیز معلول افراطگریهای برخی لائیکها و تفکر ظاهرا مذهبی تندروهای تکفیری است. آن بخش که به تفکر افراطی انها بازمیگردد را در اینجا میتوان مشاهده کرد که وقتی جهان بهخصوص مسلمانان علیرغم مخالفت با محتوای نشریه شارلی بهخاطر کشته شدن 12 نفر همدلی کرد به جای اینکه برای همدلی هر کس با همان عقیده خودش احترام قائل باشند سردبیر شارلی وسط دعوا نرخ تعیین میکند و سرمقاله «فقط لائیسیته» را مینویسد و با این جمله تمام میکند که «ما نمیپذیریم که ناقوسهای نوتردام برای ما بنوازند الا آنکه فمنها آنها را به صدا درآورند.» و در آن بخش که مربوط به تکفیریها میشود ما باید مرز اسلام رحمانی و نبوی را با اسلام جعلی آنها نشان دهیم. احساس میکنم در برابر این رفتارها باید متحد باشیم و حتما در مقابل تفکر سکولاریزم ستیزهجو و تکفیری به ظاهر مذهبی اتحاد داشته باشیم.
قوچانی در عین حال گفت: سعی نکنیم از تعداد همفکران خود بکاهیم و آنها را در صف دیگران بگذاریم. در کار مطبوعاتی ممکن است اتفاقاتی بیفتد که قابل کنترل نباشد چون ذات کار مطبوعاتی با احتمال خطا همراه است؛ چنانکه در مطبوعات اصولگرا هم به وفور رخ داده حتی از نوع اهانت به مقدسات و آنها عذرخواهی کردهاند. به همین خاطر جرایم مطبوعاتی را ذاتا از نوع غیرعمد میدانند و اگر هم خطایی رخ دهد قانون فصلالخطاب است و تکلیف همه را مشخص کرده است.
وی در توضیح تیتر جنجالی روزنامه مردم امروز که موجب توقیف آن شد، اظهار کرد: خیلیها نمیدانستند که مجله شارلی در مراحل بعدی چه اقدامی خواهد کرد. فرض بر این بود که این نشریه با احتیاط بیشتری عمل خواهد کرد و این تیتر سه روز قبل از کارتون توهینآمیز این نشریه بود اما آتشی که آنها روشن کردند تر و خشک را با هم سوزاند.
این فعال مطبوعاتی خاطرنشان کرد: من دیدگاه خود علیه اقدام مجله شارلی را در سرمقاله روز پنجشنبه 25 دیماه اعلام کردم و علیه این نشریه موضع گرفتم و از اسلامستیزی آنها انتقاد کردم و ارادت خود به پیامبر را اعلام کردم. من هرگز دفاع از این نشریات را جایز نمیدانم و مشی من همان است که رئیس محترم جمهور اعلام کرد که توهین و تکفیر هر دو محکوم است و البته مجازات توهینکننده باید بر مبنای فقه اسلامی و اجازه مجتهد باشد.
قوچانی در واکنش به انتقادهایی که نسبت به او میشود در مورد حجم توقیف رسانههایی که در آن مسئولیت داشته است، گفت: توقیف چیزی نیست که به اراده یک فرد باشد. توقیف یک مساله پیچیده است که در نهادهای نظارتی و قضایی با روال خاص خودش اتفاق میافتد.
وی با اشاره به فهرست هشتگانهای که در مورد رسانههای توقیفشده او منتشر شده است، تصریح کرد: افرادی هستند که تعداد توقیفهای بیشتری نسبت به من داشتهاند. هر کدام از این موارد که ذکر شده توضیح خاص خودش را دارد. برای مثال در مورد «همشهری ماه» که ضمیمه روزنامه همشهری بود باید بگویم که انتشار این ضمیمه با نظر هیات نظارت وقت غیرقانونی اعلام شد که ما هم کار را متوقف کردیم. زمانی که مساله حل شد هم ما دیگر در آن مجموعه نبودیم که بخواهیم انتشار آن را از سر بگیریم. اکنون اما شرایط تغییر کرده و نشریات متعددی به صورت ضمیمه به همراه همشهری یا روزنامههای دیگر منتشر میشود.
قوچانی در مورد توقیف روزنامه «شرق» هم گفت: این روزنامه یک بار به دلیل انتشار نامه نمایندگان توقیف شد که در آن مساله من نقشی نداشتم و تصمیمی بود که توسط مدیرمسئول گرفته شد. باید تاکید کنم که شرق بعد از من هم با توقیف مواجه شد.
وی تاکید کرد: مشکل «هممیهن» هم سالهاست که حل شده ولی هنوز رای نهایی ابلاغ نشده است. در مورد «شهروند امروز» هم مسالهای که وجود داشت حل شده و البته لازم به یادآوری نیست که این نشریه یک بار هم بعد از من توقیف شد. در مورد روزنامه «آسمان» هم دادگاه صالحه تشکیل و موردش مشخص شد و نباید ماجرا را تنها به عهده یک فرد گذاشت.
این روزنامهنگار در پاسخ به برخی انتقادها اظهار کرد: دوره سردبیری من در شرق سه سال طول کشید و «مهرنامه» را نیز با همین سمت پنج سال است که منتشر میکنم. نباید فقط بخش توقیفها را پررنگ کنیم. وظیفه سردبیر، کنترل و نظارت بر مطالب نشریه نیست بلکه وظیفه ذاتی سردبیر، تولید مطلب است.
قوچانی همچنین گفت: من همیشه دوست داشتم در چارچوب قانون اساسی و باورهای دینی خود کار کنم و هرگز مایل نیستم که از ایران بروم. البته مشکلات و معذورات روزنامهنگارانی که ناگزیر به جلای وطن شدند را درک میکنم. شغل من روزنامهنگاری است آن هم در داخل ایران. به نظر من روزنامهنگاری در خارج از ایران غیرممکن است. من مایلم در چارچوب همین نظام و قانون اساسی فعالیت داشته باشم.
این روزنامهنگار ادامه داد: اکنون هم معتقدم هیچ راهی به جز تمکین به قانون وجود ندارد و روزنامهنگاری هم باید در میهن خودمان باشد. من هرگز خود را اپوزیسیون نظام نمیدانم. سالهاست نشریاتی منتشر میکنم تا بتوانم ثابت کنم میتوان در چارچوب جمهوری اسلامی ایران و از موضع یک مسلمان اصلاحطلب به فعالیت مطبوعاتی پرداخت. هرگز ذرهای در این تردید نکردم که باید در خاک میهن و در چارچوب قانون و در پناه دین از آزادی دفاع کرد. هرگز سودای مهاجرت در سر نپرورانده و هرگز از کار در ایران ناامید نشدم. همواره در نشریاتم افرادی از هر دو جناح حاضر بودهاند.
قوچانی ادامه داد: گاهی از سوی اصولگرایان به لائیک بودن و گاهی از سوی لائیکها به حکومتی بودن متهم شدهام. هر گاه نشریه داشتم به حکومتی بودن متهم شدم و هر گاه نشریه نداشتم به ضد حکومت متهم شدم اما هرگز این اتهامات را نپذیرفتم. من فقط و فقط یک روزنامه نگار بودم؛ عاشق چاپ و کاغذ و قلم، عاشق ایران و اسلام. نه هنگامی که برای یادبود امام خمینی کار کردم از حکومت پول گرفتم و نه هنگامی که یادنامه مهندس بازرگان را کار کردم به عضویت نهضت آزادی در آمدم. من فقط روزنامهنگار بودهام.
وی با بیان اینکه همواره به جریانهای مختلف فکری از مدافعین تا منتقدین تریبون دادهایم تا ظرفیت نظام را نشان دهیم، تاکید کرد: اکنون و امروز هم با اعتقاد به ایران و اسلام و آزادی و با التزام به قانون اساسی مایلم در این چارچوب زندگی و کار کنم اما بنای لجاجت و اصرار ندارم و اگر امکانی وجود داشت، فعالیت خواهم کرد.