شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار حوادث
مطالب بیشتر
کد خبر: ۲۰۰۲۶۸۹
چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۱

فکرشهر: پدر آوا (دختر چهارساله قربانی کودک آزاری) درباره رابطه فرزندان و همسر دومش و نحوه شکنجه آنان توسط نامادری توضیحاتی ارائه داد

به گزارش فکرشهر از جام جم، یک هفته از بستری شدن آوا قهرمانی دختر چهارساله ارومیه‌ای در بیمارستان‌کودکان شهید مطهری می‌گذرد. همان دختری‌که فیلم کتک‌خوردنش از نامادری، دو روز پیش در فضای مجازی پخش و باعث خشم شدید مردم شد. آوا کوچولو، حالا با بدنی زخمی از شکنجه‌های نامادری، روی تخت بیمارستان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند و نامادری هم بازداشت شد.

حرف و حدیث‌ها در مورد آوا و خانواده‌اش در فضای مجازی زیاد است و راست و دروغ ادعا‌های مردم مشخص نیست. تنها راه صحت‌سنجی این حرف‌ها، صحبت با خانواده آواست تا آن‌ها بگویند چه اتفاقی برای دخترک افتاده است.

یکی ازبستگان بسیار نزدیک آوا می‌گوید: «پدر و مادر آوا، ۱۵سال پیش ازدواج کردند و تا شش، هفت سال بچه‌دار نشدند، بعد از مدتی، خدا به آن‌ها یک دختر و پسر داد. آراز هشت ساله است و آوا هم چهار ساله. آن‌ها تا مدتی زندگی خوبی داشتند، اما بعد به خاطر اختلافاتی که داشتند، مادر آوا جدا شد و با مرد دیگری ازدواج کرد. تابستان امسال پدر آوا با یکی از فامیل‌های خودش ازدواج کرد. شوهر این زن فوت شده بود و خودش هم دو بچه داشت، اما بعد از فوت او، پدر‌شوهرش بچه‌ها را گرفته بود. به این زن گفتم آوا و آراز بچه هستند و به محبت احتیاج دارند، خودت مادری و محبتت را دریغ نکن. او هم به دروغ قبول کرد. او هیچ مشکلی در رفتارش نداشت و به همسایه‌ها گفته بود مگر خودم بچه ندارم‌که بخواهم بچه مردم را اذیت کنم! یک روز آوا مریض شد. او را به درمانگاه بردند و دکتر با دیدن زخم‌های بدن آوا از او پرسید چرا بدن بچه این‌طور است؟ نامادری هم گفت چه می‌دانم و بعد با دکتر دعوا کرد و بدون گرفتن دارو‌های بچه برگشت.»

روایت پدر از شکنجه بی‌رحمانه دختربچه ۴ ساله به دست نامادری + (عکس +۱۶)

با بغض ادامه می‌دهد: «برادرزن یکی از همسایه‌ها می‌گفت نامادری هرروز آوا را در اتاق انتهای خانه، زندانی کرده و با سیخ داغ بدنش را می‌سوزاند. ۱۰‌بار به خانه این زن رفتم، اما چون دوربین مداربسته داشت، وقتی مرا می‌دید، در را باز نمی‌کرد. آراز و آوا هر دو کتک می‌خوردند، اما چون آراز به مدرسه می‌رفت، کمتر کتک می‌خورد، اما آوا، چون دائم در خانه بود، کتکش می‌زد. نامادری به پلیس گفته بود به بچه‌ها می‌گفتم فلان‌کار را انجام بده یا دستت را بشوی، انجام نمی‌دادند من هم کتک می‌زدم. به پدر بچه‌ها پیشنهاد دادم دوربین مداربسته در خانه نصب کند و بچه‌ها را با زنی که نمی‌شناسیم تنها نگذارد که این اتفاق تلخ افتاد. دکتر آوا می‌گفت یک کلیه آوا دارد از دست می‌رود و دارو‌هایی برای جلوگیری از خونریزی مغزی تزریق کرده‌ایم. فقط می‌خواهیم دستگاه‌ها به آوا وصل باشد تا شاید به‌هوش بیاید. به دولت التماس می‌کنم نامادری را مجازات کند. پدرش خیلی گریه می‌کند و می‌گوید ای‌کاش زودتر همه چیز را می‌فهمیدم.»

اولین حرفی‌که پدر آوا به ما می‌زند، مجازات نامادری است. بعد می‌گوید باید همه بدانند چه بلایی سرم آمده‌است. اگر قانون از من حمایت نکند، خودم آن را اجرا می‌کنم. پدر آوا ۳۸ ساله و کارگر است.

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر