يکشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
فکرشهر: هنوز از رسیدنمان به خلیج فارس دمی چند بیش نگذشته بود که از گردبادی سخت، که باد شمالش خوانند و از شمال باختر می‌وزد سخت به رنج افتادیم. این باد‌های شمالی سخت ناگهانی فرا می رسند؛ و...
کد خبر: ۲۰۰۳۳۶۶
چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۳۰

فکرشهر: فصل اول «سفرنامه اسکات وارینگ در ایران»، درباره حضور وی در بوشهر است. این کتاب بازگفت دیده‌ها و شنیده‌ها و دریافت‌های مردی انگلیسی تبار به نام «ادوارد اسکات وارینگ» است که در روزگار گرفتاری هند بزرگ در چنگال استعمار انگلیس، در بنگال از پایگاهی دولتی برخوردار بوده است. وی در روز دوشنبه دهم آوریل سال ۱۸۰۲ میلادی، چنانکه از نام کتاب پیداست از راه بوشهر به کازرون و فیروزآباد و سپس به شیراز می‌آید و دیده‌ها و شنیده هایش را نه، چون بیشتر تاریخ‌نگاران چرب‌گو و ژاژخای ایرانی در دو بخش و یازده پیوست می‌انگارد. بخش یکم در ۳۵ فصل و بخش دوم در ۸ فصل با برگردانی از تاریخ آن روزگار ایران که به ظاهر بیشتر از تاریخ زندیه نوشته ابن عبدالکـریـم عـلـى رضا شیرازی است. هدف او شناخت شیوه زندگانی مردمان این سامان، ناتوانی‌های برخاسته از نادانی‌ها و خرافه پرستی هایشان میزان دارایی‌ها و گنجینه‌های طبیعی و در حقیقت بررسی شیوه‌ها و راه‌های دست اندازی آسان بر آنهاست. این کتاب به همت ارنست بئیر مقدمه نویسی و ویراستاری و با ترجمه آن مقدمه به خامه دکتر غلامرضا ورهرام در ایران چاپ شده است.

بخش‌هایی از این کتاب در فصل اول مربوط به بوشهر است:

فصل اول

در روز شنبه دهم آوریل ۱۸۰۲ به کشتی شروزبری (shrewsbury) که با سیصد تن بار، آهنگ خلیج فارس داشت سوار شدم. بهترین فصل از برای رفتن به این گردش دریایی است؛ از آغاز اکتبر تا میانه ماه مارس از این رو بسیار دیر این سفر را آغاز کرده بودیم و پیش از آنکه به باد مساعد برخوریم چند درجه‌ای به سوی جنوب رانده شدیم. در ۲۵ آوریل خشکی را از دور دیدیم و در ۲۶ آوریل به خلیج فارس در آمدیم. اینک چشم اندازمان یکسره دگرگون شده بود؛ چشمانمان که به دیدن گستردگی آب بیکرانه خوگرفته بود اینک از دورنمای کوه‌های بلند و جزیره‌های فراوان لذت می‌برد.

هنوز از رسیدنمان به خلیج فارس دمی چند بیش نگذشته بود که از گردبادی سخت، که باد شمالش خوانند و از شمال باختر می‌وزد سخت به رنج افتادیم. این باد‌های شمالی سخت ناگهانی فرا می رسند؛ و از دو تا پنج روز همی وزند؛ در زمان وزش این باد کمتر ابری دیده می‌شود هر چند باد با شتاب بسیار می‌وزد.

پس از گذشتن از طوفانی‌ترین گذرگاه که در طی آن با چهار باد شمالی تند روبه رو شدیم و یکبار هم از فراز ستیغی زیر آبی گذشتیم، در ۲۲ ماه مه به بوشهر درآمدیم. این شهر بر باریکه‌ای از زمین است که از پهنه دریا بلندی چندانی ندارد، و بار‌ها از رهگذر خیزاب‌ها به گونۀ جزیره در می‌آید خانه‌ها، پست، فرودست و خرد است و بیشتر از گل یا گونه‌ای سنگ سپید سخت ساخته شده که به نمای آن‌ها رونق چندانی نمی‌افزاید، بوشهر را بارویی با چند دژ در میان، گرفته که شاید آن را از تاخت و تاز‌های تاراج‌گرانه سواران پاس دارد؛ سه کاروان سرا از برای جا دادن بازرگانان در شهر هست هر سه کهن و ویرانه به راستی تنها ساختمان دیدنی از آن مهدی قلی خان نماینده سیاسی انگلیس در این جاست. شرکت بیش از پنجاه سال است که در اینجا تجارتخانه‌ای داشته است، اما باور ندارم که چندان سودآور برده باشد. پارچه جامۀ ماهوتی که ایرانیان می‌پوشند از فرانسه از راه روسیه به ایران می‌رسد؛ و هر چند از راه خشکی هزینه باربری بیشتری دارد ایرانیان آن را از ماهوتی که کمپانی هند خاوری انگلیس می‌فروشد ارزان‌تر میخرند.

بوشهر را از ساختمان‌های ریشهر ساخته‌اند. ریشهر در چهار میلی جنوب بوشهر کنونی بوده و در زمان پرتگالیان بسیار آبادان بوده است. چند توپ و پیکره‌هایی از آدمی زاد که در سنگ کنده شده، گاه در ویرانه‌های این جا یافته شده است هندوان باشنده در بوشهر این سنگ‌ها را به بهای بسیار گزاف میخرند و شنیده ام سخت نگرانند تاکسی با دست زدن آن‌ها را آلوده نکند.

در روزگاران کهن، کیش هند در ایران رواج داشته است. از یاد نبریم که پیشتر‌ها شماری از پرتگالیان در ریشهر می‌زیستند، و شاید این پیکره‌ها نمایشگر یک پارسای مسیحی باشد بسیار جای دریغ است، که بار‌ها گمان به جای حقیقت می‌نشیند و گزارش‌های ناجور و اندک ما درباره مردمان خاور زمین به باوری شک انگیز می‌انجامد گزارش‌های گوناگون و ناسازگاری که از یک جای ویژه به دست ما می‌رسد.

ما را بر آن می‌دارد که به دیده‌های خود بدگمان بار‌ها پیش میآید که هر چه در پژوهش‌های خود باریک‌تر می‌شویم، چنین می‌نماید که حقیقت دورتر میشود هندوان بی آنکه از مردم ایران آزاری ببینند و یا حکومت ایران به آنان خواری یا ستمی روا دارد در ایران زندگانی می. کنند این نژاد شگفت آور و ویژه کمابیش بر پهنه زمین گسترده میشوند آقای فرستر (Mr. Froster) از یک کوچ نشین در نزدیکی دریای خزر یاد میکند یکی از فرزانه‌ترین کسان سده گذشته، به کوشش در گشودن این راز پرداخت تا دریابد که پیروان برهما در چه زمان یا از چه کشوری بـه هندوستان آمدند.

منبع:انتخاب

ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر