فکرشهر: اجرای پروتکلها و رعایت فاصله اجتماعی در خوابگاههای دولتی تعداد زیادی از دانشجویان را روانه پانسیونهایی کرده که اولویتشان رعایت بهداشت و فاصلهگذاری نیست.
به گزارش فکرشهر، روزنامه همشهری نوشت: «خوابگاه کوی دانشگاه خلوتترین روزهای عمرش را سپری میکند. کرونا هر جا بخواهد میرود و هر کار که بخواهد میکند و کسی جلودارش نیست. خوابگاه قدیمی و معروف دانشگاه تهران هم با وجود کرونا حال و هوای دیگری دارد. از هیاهو و رفتوآمدهای همیشگی دانشجویان و کتابخانه شلوغ خبری نیست. اکثریت رفتهاند و اقلیتی امکان ماندن دارند. در سکوت نیمروزی پاییز، پسر جوانی در محوطه پرسه میزند. دانشجوی دکتری است و یکی از خوشاقبالها که در کوران کرونا زیر سقف خوابگاه پیر دانشگاه تهران، جایی برای ماندن دارد. با این که کلاسهای دانشگاهها از دور و مجازی شده، هنوز دانشجویان زیادی متقاضی گرفتن خوابگاه هستند؛ آنها که کلاسهای عملی دارند و بعضا در تهران در کنار تحصیل کار نیمهوقتی هم برای خودشان دست و پا کردهاند اما پروتکلها و محدودیتها اجرا شده و اتاقها خلوت است. بسیاری از آنها در جستوجوی همخانهای هستند برای کاهش هزینهها یا آواره پانسیونها و خوابگاههای خصوصی.
دانشجوی دکتری خوشاقبال میگوید: «کرونا همه مناسبات را تغییر داده؛ مسئله فقط درس و کلاس نیست. دانشجویانی هستند که در تهران کار نیمهوقت دارند و نمیتوانند به بهانه تعطیل شدن کلاسها، قید کارشان را بزنند و برگردند شهرشان. البته کم نیستند کسانی که رفتهاند. کرونا همه معادلات را تغییر داده است.»
خداحافظ روزهای پرهیاهو
آفتاب به بلندترین ارتفاع خود از زمین رسیده و تیغ گرمایش را بهصورت ساختمانهای کوی میکشد. تابستان گذشته و خنکای پاییز خبر از تغییر فصل میدهد. داخل پارک کوی دانشگاه، چند دانشجو نشسته و گعدهای به راه انداختهاند. بلندبلند حرف میزنند و از چند متری صدای نقد و نظرهایشان به شرایط کرونایی و محدودیتها شنیده میشود. کسی کوی دانشگاه را اینچنین سوت و کور و خالی از هیاهوی دانشجویان به خاطر نمیآورد.
ساختمانهای کوی در خلوتی چرت میزنند و مقصد ما اتاقی ۱۶متری است در میانه یکی از راهروهای بلند خوابگاه. اتاق ۲تخته است؛ تختهای فلزی و تشکهای تابدار در کنار یک یخچال سفید کوچک و انبوه خردهریزهای رها شده روی فرش. اتاق کوچک اما گرم و صمیمی است. منصور و مصطفی هماتاقیاند و هر دو دانشجوی مقطع دکتری. منصور ترم بالاست و درسهایش فشردهتر از هر زمان دیگری شده و بیشتر وقتش را صرف درس خواندن و تدریس خصوصی به دانشجوهای ترم پایینتر دانشگاه میکند. کرونا اما بساط کلاسهای خصوصیاش را کساد کرده و درآمدش را کم: «کسانی که شاگردم بودند به خاطر کرونا کلاسهایشان را کنسل کردند. بیشتر کلاسها در خانه شاگردهایم برگزار میشد. کسی دوست ندارد این روزها به خانهاش رفتوآمد کنند. برای همین کلاسها و درآمدم با هم کنسل شد.» جعبه ماسک روی میز و دستکشهای فریزری ارزانقیمت روی یخچال، توی ذوق میزند. منصور میگوید: «کرونا کلی هزینه غیر مترقبه سرمان آوار کرده است. ماسک شده بستهای ۱۱۰هزار تومان. نصف هزینهاش را من میدهم نصف دیگرش را مصطفی. از اول صبح تا آخر شب هر کدام هر وقت بیرون برویم، یک ماسک بیشتر نمیزنیم.» حرف منصور به اینجا که میرسد، ماسک آویزان شده به لبه تخت مصطفی از واقعیت دیگری خبر میدهد. از این واقعیت که میشود از ماسکهای یکبارمصرف تا چندبار هم مصرف کرد؛ به شرط یک اتوی داغ غیر مستقیم به بهای صرفهجویی در هزینهها.
فاصله فیزیکی در خوابگاه
نصف بیشتر تختهای هر اتاق در خوابگاه کوی خالی است و نصف دیگرش هم دانشجوها یکیدرمیان نشستهاند تا به قول خودشان فاصلهشان از هم رعایت شده باشد. یکی از بچهها که بامزهتر از دیگران است، میداندار بزم طنز شبانه اتاق است و هر چند دقیقه یکبار با گفتن جوکهایی که بوی کرونا هم از آن میآید، حال دیگران را خوب میکند. با وجود تلاشهایی که رضا برای شادکردن محیط میکند اما یکی از دانشجوها خیلی دوست ندارد خودی نشان بدهد و سعی دارد هر طور شده خودش را از دیگران جدا کند. او ملحفه سفیدی را از بالا تا پایین تختش طوری کشیده که هر چه هماتاقیهایش دنبال «درزی» برای نفوذ به تخت حسین که دانشجوی مقطع دکتری است، میگردند، کمتر موفق به پیدا کردن راه نفوذش میشوند. اتاق آفتابگیر است و تخت حسین چسبیده به پنجره و بخشی از نور و فضا را برای او اختصاصی کرده است. به نظر نمیرسد کسی به این موضوع اعتراض داشته باشد. نور به اتاق میتابد و همین برای ساکنان دیگر که پنجره را روزی چند ساعت برای تهویه هوا باز میکنند، کافی است. رضا پسری سبزهروست و میگوید حسین همه فکر و ذکرش را گذاشته کرونا نگیرد. ترس نفوذ کرده در دل حسین آن قدر جدی است که او را از همه مراودههای نزدیک با هماتاقیها و همکلاسیهایش فراری داده است. اتفاقی که رضا دربارهاش میگوید: «من و بچههای اتاق با این رفتار حسین داریم بدبختی میکشیم. حسین اگر میتوانست بینمان دیوار پلاستیکی میکشید تا حتی نگاهمان هم به شکل مستقیم به هم نخورد.»
از پشت دیوار پارچهای سایهای محو از مردی دراز کشیده در پس پرده به نمایش درمیآید که هر از چندی مچ پاهایش را تکان میدهد. رضا، با تکان دادن سرش میگوید: «حسین از کرونا یک غول ساخته و فکر میکند با دور ماندن از بچههای اتاق، خطری تهدیدش نمیکند. این طوری به نظرم به خودش سخت میگیرد. فقط باید بهداشت را رعایت کرد تا هم ما مشکلی پیدا نکنیم و هم خودش.»
املتهایی با ۲تخم مرغ
«یادش به خیر پارسال، توی اتاق ۶ نفر بودیم و یکی مادرخرج بود. خیلی وقتها املت با رب گوجه درست میکردیم و ۴-۳نفره دور هم توی یک ظرف املت میخوردیم. الان خیلی وقت است که دیگر از املت خوردنهای دستهجمعی خبری نیست. قبلاً ۳ تا ماهیتابه داشتیم که مال بچههای اتاق ما بود. الان با این که تعداد بچههای اتاق یکسوم قبل شده، هر کس ماهیتابه خودش را دارد و کسی در ظرف دیگری غذا نمیخورد؛ حتی اگر ۱۰بار هم شسته شده باشد.» مرتضی راست میگوید. برخی دانشجوها با این که میتوانند ظرف و ظروفشان را در آشپزخانه نهچندان بزرگ خوابگاه بشویند و در آبچکانش خشک کنند، ترجیح میدهند ظرفها را با خودشان به اتاقشان ببرند و در کیسههای پلاستیکی نگهداری کنند؛ اتفاقی که دانشجوهای هماتاقی مرتضی آن را رقم زدهاند و ظروف غذاخوریشان را با وسواس در پلاستیک پیچیدهاند تا هم از گزند ناخنکزدنهای گاه و بیگاه دانشجویان اتاقهای دیگر که ظرف ندارند در امان بماند و هم احتمال آلودهشدنشان به ویروس را کم کنند.
بازار سکه خوابگاههای خصوصی
وزارت علوم برای بازگشایی دانشگاهها در ترم جاری، شرایط و ضوابط خاصی تعیین کرده است. بر این اساس، تنها ۴۰درصد ظرفیت خوابگاههای دانشجویی در ترم جاری برای اسکان دانشجویان قابل استفاده است. دلیلی که مسئولان وزارت علوم برای این کاهش ظرفیت اسکان اعلام کردهاند، رعایت پروتکلهای بهداشتی و جلوگیری از ابتلای دانشجویان اعلام شده است. پیش از این هر اتاق در خوابگاهها بین ۴تا ۷نفر ظرفیت داشت که بر اساس پروتکلهای ابلاغی، این ظرفیت باید به ۲تا ۳نفر کاهش پیدا کند؛ اقدامی که به مذاق دانشجویان خوش نیامده و بسیاری از کسانی را که ترم گذشته از اسکان در خوابگاههای دانشجویی استفاده میکردهاند، آواره کرده است. در چنین شرایطی تنها گروهی که از ابلاغیه وزارت علوم در کاهش ظرفیت اسکان دانشجویی راضیاند، صاحبان خوابگاههای غیر دولتی هستند؛ خوابگاههایی که زیر نظر وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فعالیت میکنند و این وزارتخانه متولی رسیدگی به وضعیت آنهاست؛ خوابگاههایی که با وجود ضرورت کاهش ظرفیت برای اسکان افراد، در نبود نظارتهای کافی از سوی متولیان این بخش از ظرفیت خود کم نکرده و با ظرفیت کامل در حال سرویسدهی به افرادی هستند که تقاضای اسکان دارند.
کارمند یکی از خوابگاههای اطراف دانشگاه تهران در خیابان کارگر جنوبی، به همشهری میگوید: اتاقهای ۸تخته، ۴تخته و ۲تخته خوابگاه به طور کامل پر است و در مقایسه با گذشته یعنی پیش از شیوع کرونا تغییری در آمار پذیرش نداشتهاند: «اتاق یک تخته نداریم، اما اتاق ۲تخته داریم که الان پر شده. اتاق ۴تخته هم داریم که توی یک اتاق ۳نفر هست و جا داره تا نفر چهارم هم پذیرش بشه. اتاقهای ۸تخته هم تقریباً کامل است. الان خیلی بیشتر از اول سال مشتری برای اقامت داریم و بیشترشان هم دانشجوهایی هستن که امسال بهشون خوابگاه ندادند.»
او که خودش دانشجوی دانشگاه تهران است، میداند که برای جلوگیری از ابتلای ساکنان خوابگاه به کرونا باید ظرفیت پذیرش افراد در خوابگاه را کم کرد اما به گفته او، مالک خوابگاه بیشتر دنبال پول درآوردن از وضعیت فعلی است تا ضررهای چند ماه قبلش را جبران کند: «هر ساکن اتاق ۸تخته ۵۵۰هزار تومان، اتاق ۴تخته ۷۰۰هزار تومان و اتاق ۲تخته ۹۵۰هزار تومان در ماه باید کرایه بدهد. برای این که بهداشت رعایت شود هر روز دستگیرهها و اتاقها با الکل تمیز میشوند. سرویس بهداشتی هم هر شب شسته میشود تا مشکلی برای کسی پیش نیاید.»
با این حال، این کارمند خوابگاه میگوید وسیلهای برای سنجش تب افرادی که در خوابگاه ساکن هستند، ندارد و مالک خوابگاه هم پولی برای خرید این دستگاه نداده است و کسی هم تاکنون از او نخواسته چنین کاری انجام دهد.»