فکرشهر: ترامپ در آستانه انتخابات و در آخرین قدرتنماییها و از واهمهای که از کاهش شدید محبوبیت خود و احتمال شکست در انتخابات دارد ناگزیر باید از اقدامات مشعشع خود با افتخار یاد کند تا بخش بیشتری از مردم کشورش را فریب دهد اما حرف و سخن اصلی این است که چرا ما در داخل به قدر کافی پاسخ این شلتاقهای گستاخانه را به درستی و با تدبیر نمیدهیم.
به گزارش فکرشهر، در یادداشتی در روزنامه اطلاعات به قلم فتحالله آملی آمده است: «هر چه به زمان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نزدیکتر میشویم، حرافیها و نهادهگوییها و رجزخوانیهای رئیسجمهوری بینزاکت این کشور که قدر مسلم یکی از بدترین رهبران تاریخ این کشور است، بهویژه در رابطه با ایران، بیشتر و تندتر میشود. بخش مهمی از این عصبانیت هم البته قابل درک است. این که چرا با تمامی این فشارها و با تحمیل بدترین و شدیدترین و غیر انسانیترین تحریمها و با وجود همه پیشبینیهای کارشناسان و مشاوران بیمایهتر از خودش، هنوز این نظام فرو نپاشیده و این ملت زانو نزدهاند. در آستانه انتخابات و در آخرین قدرتنماییها و از واهمهای که از کاهش شدید محبوبیت خود و احتمال شکست در انتخابات دارد ناگزیر باید از اقدامات مشعشع خود با افتخار یاد کند تا بخش بیشتری از مردم کشورش را فریب دهد. اما حرف و سخن اصلی این است که چرا ما در داخل به قدر کافی پاسخ این شلتاقهای گستاخانه را به درستی و با تدبیر نمیدهیم.
منظور، بیانیهها و اطلاعیههای وزارت خارجه و کنفرانس مطبوعاتی سخنگوی دستگاه دیپلماسی یا توئیت وزیر خارجه یا فلان مقام و بهمان مسئول نیست. عملیات نظامی و مانور و حمله و مسایلی از این قبیل نیز نیست؛ بلکه دفاع جانانه و پاسخ دندانشکن در حوزه اقتصاد و مدیریت کشور و تغییر ریل و مسیر در جهت کمکردن و کاهش اثرات تحریم و نمایش اقتدار در این حوزه است. بخشی از این یاوهگوییها را میتوان در ضعف مدیریتی دانست که انگار نمیداند بیتوجهی یا بیعملی در رابطه با ضرورت اتخاذ ساز و کار مناسب و معقول برای اصلاح روند معیوب موجود اداره اقتصاد و جلوگیری از مفتخوارگی و سیاستهای غلط اقتصادی، بازی در همان زمینی است که دشمن میخواهد. آیا واقعاً همه مشکلات کشور به تحریم مربوط است؟ به عنوان یک ایرانی و نه حتی به عنوان هیچ چیز دیگر، حتی اگر قائل به نظام و هیچ حزب و جریان و گروهی هم نباشیم، اهل نماز و روزه باشیم یا خدای نکرده نباشیم و … فقط و فقط به عنوان یک ایرانی که همواره در برابر قلدری و زورگویی ایستاده و از غیرت و عزت خود دفاع کرده و به دهان یاوهگویان کوبیده، وقتی رئیسجمهوری معلومالحال آمریکا میگوید: :«ا نفر نخست تروریسم و قاتل نیروهای آمریکایی، سلیمانی را کشتیم (با عرض اعتذار فراوان از محضر سردار دلها)، من دستورش را دادم. من از توافق هستهای فاجعهبار خارج شدم؛ حالا رشد تولید ناخالص ملی آنها ۲۸ درصد کاهش یافته است که هیچکس فکرش را هم نمیکرد، من آن توافق را شکستم و به شما خواهم گفت تقریباً نخستین تماس خارجی من پس از پیروزی در انتخابات از ایران خواهد بود که برای رسیدن به یک توافق دارند میمیرند…»
وقتی چنین عربدهجویی را میشنوید و میخوانید، دندان بر هم نمیسایید از خشم که باید به این متوهم بینزاکت پاسخ شایستهای داد؟ همان طور که گفته شد با بیانیه یا حمله نظامی و فحش و ناسزا نمیتوان چنین دهانهایی را بست. فقط کافی است با تغییر مسیر و با اصلاح روندهای غلط در عمل نشان داد که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند همانطور که امام گفت و دیدیم که آمریکا نتوانست. اما آیا برای چنین پاسخ هوشمندانهای تمهید کردهایم؟ آیا میتوان پذیرفت که از یک طرف بگوییم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و از طرف دیگر بند ناف کار و تولید و معامله و بازار و خرید و فروش و کل اقتصاد کشور به دلار وصل باشد و واحد پول آن، ضربان تجارت و تولید و تورم و کسب و کار کشور را بالا و پایین ببرد؟
آیا میتوان پذیرفت در چنین جنگ نابرابر و همهجانبهای میدان عمل ویژهخواران و دلالان و سفتهبازان چنین فراخ باشد؟ آیا میتوان نشست و تماشا کرد که اقلیتی برخوردار هر روز برخوردارتر شوند و اکثریتی فقیر هر روز فقیرتر؟ آیا ما هم باید به گونهای رفتار کنیم که عدهای به این نتیجه برسند که راهی جز عمل به توصیهها و دستورالعملها و خواستهای قلدرمآبانه چنین رهبران بینزاکتی نیست؟ آیا واقعاً همه آن چه در اقتصاد ما میگذرد از افزایش شدید کسری بودجه گرفته تا رشد شدید نقدینگی، فشل بودن سیستم مالیاتی، رشد دلالی و رانتخواری و واسطهگری و سفتهبازی و در یک کلام تشویق مفتخوارگی به جای تشویق به کار و تلاش و تولید و زحمت و خلاقیت همه و همه ناشی از تحریم است و در صورت بهبود رابطه با آمریکا آن هم آمریکای ترامپ همه مشکلات حل میشود؟
قطعاً توسعه و رشد اقتصادی نیازمند روابط سیاسی مطلوب با جهان و تنشزدایی و ثبات است. در این تردیدی نیست و لازم است با همه دنیا رابطه خوب داشته باشیم، حتی داشتن روابط دیپلماتیک مناسب و رفع تنش با آمریکا نیز کفر و شرک و ناپسند نیست و به خودی خود افتخاری ندارد اما همه ماجرا این نیست. توسعه بیش از هر چیز نیازمند زحمت و تلاش و خلاقیت و ابتکار و پشتکار در سایه یک حکمرانی مطلوب، ایجاد اعتماد عمومی، تلاش برای برقراری عدالت نسبی، احترام واقعی و شایسته به مردم و حمایت از آنها و رفع مشکلات ملت، استقرار ثبات و انجام اصلاحات اقتصادی ساختاری، رفع تبعیض و چندین و چند ارزش و پیش نیاز ضروری دیگر است که تجربههای خوبی نیز در جهان پیش روی ماست و باید بپذیریم تا در این مسیر حرکت نکنیم و دست از تکرار روشهای شکست خورده برنداریم به جایی نمیرسیم. بهترین پاسخ به چنین یاوهگوییهایی تقویت مقاومت ملی، بهویژه در حوزه اقتصاد و تولید و تکیه به ظرفیتهای عظیمانسانی و ملی، اصلاح ساختاری اقتصادی با اصلاح روندهای معیوب در اداره کشور و در نهایت به عنوان مهمترین عامل، افزایش سرمایه اجتماعی در سایه حکمرانی شایسته و مطلوب است.»