فکرشهر: نابرابری دسترسی بهمنابع و امکانات تحقیقاتی در کشورهای مختلف جهان در زمینههای مختلف علمی و تحقیقاتی موجب شده بخش عمدهای از یافتههای علمی به چند کشور انگشتشمار ثروتمند دنیا محدود شود.
به گزارش فکرشهر، روزنامه «جام جم» در ادامه نوشت: این موضوع در نگاه اول به نظر نمیرسد تأثیری بر پیشرفتهای علمی بشر داشته باشد اما در حوزههایی میتواند روند تحقیقات و نتایج به دست آمده از آنها را با جهتدهیهایی همراه کند. این موضوع در برخی حوزهها با اثرگذاری ژرفتری همراه است که یکی از بهترین نمونههای آن یافتههای حاصل از کاوشهای باستانشناسی و دیرینهشناسی است. گروهی از محققان در پژوهشی جدید بر یافتههای حاصل از دیرینهشناسی که نتایج آن در نشریه معتبر علمی نیچر منتشر شده است، هشدار دادهاند درک ما از تاریخ زمین به سمت کشورهای ثروتمندتر جهان جهتدهی شده است. تحلیل دادههای حاصل از کاوشهای فسیلشناسی نشان داده بالغ بر ۹۷درصد دادههای دیرینهشناسی را محققان کشورهای دارای درآمد بالا یا بیش از متوسط در کشورهایی مانند ایالاتمتحده، آلمان و چین به دست میآورند و همین موضوع میتواند سایهای بر درک ما از تاریخ زمین و شکلگیری حیات داشته باشد.
نصیبه راجا، دیرینهشناس دانشگاه فردریش الکساندر ارلانگن ـــ نورنبرگ در ارلانگن آلمان که این مطالعه را در کنار محقق دیگری رهبری کرده درخصوص سهم نابرابرکشورهای مختلف دنیا از مطالعات دیرینهشناسی میگوید: «برایم قابل حدس بود که میزان تولید دادهها در کشورهای ثروتمندتر زیاد است اما فکر نمیکردم اینقدر بالا باشد. سهم ۹۷درصدی کشورهای ثروتمند در پژوهشهای دیرینهشناسی باورنکردنی بود.»
او و همکارانش هشدار میدهند سوگیری در یافتههای فسیلی به دست آمده از جانب کشورهای ثروتمند میتواند درک محققان را از تاریخ حیات منحرف کند. نتایج این مطالعه گسترده در قالب مقالهای در ۹ دی ۱۴۰۰ در نشریه علمی اکولوژی و تکامل نیچر منتشر شده است.
کاوش در سرزمینهای دیگر
راجاهمراه اِما دان، دیگر سرپرست این پژوهش و دیرینزیستشناس در دانشگاه بیرمنگام، بریتانیا و همکارانشان اطلاعات دادهپایگاه دیرینزیستشناسی (PBDB) که مخزن پر ارجاعی حاوی دادههای بیش از ۵/۱میلیون فسیل به ثبت رسیده را که نزدیک به ۸۰ هزار مقاله استخراج شده است ،تجزیه و تحلیل کردهاند. این محققان، تیم تألیف ۲۹هزارو۳۹ مقاله نمایه شده در دادهپایگاه دیرینزیستشناسی را که بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ منتشر شده بود ، بررسی کردند.
در بیش از یک سوم این مقالات نویسندگانی مستقر در ایالات متحده نمایه شده بودند. پس از ایالات متحده، پنج کشور با بیشترین آمار شامل آلمان، بریتانیا، فرانسه و کانادا بودند (به نمودار «نبود تعادل جهانی» توجه کنید). این تجزیه و تحلیل شامل فسیلهایی بود که در کشور محل پژوهش محققان یا خارج از آن کشور یافت شدند. در حالی که محققان مستقر در ایالات متحده تقریبا بهطور مساوی روی یافتههای فسیلی داخلی و بینالمللی کار کردند، محققان کشورهای اروپایی بهطور نامتناسبی فسیلهای یافتشده را در کشورهای خارجی مطالعه کردند. بهعنوان مثال،
۸۶درصد مقالات نمایهشده در دادهپایگاه دیرینزیستشناسی که از سوی دانشمندان مستقر در سوئیس تألیف شده در مورد فسیلهایی است که در کشورهای دیگر کشف شدهاند.
رد پیوندهای استعماری
این تجزیه و تحلیل همچنین نشان داد پیوندهای استعماری که چند دهه پیش از بین رفتهاند هنوز بر یافتههای دیرینهشناسی تأثیر میگذارد. یک چهارم تحقیقات دیرینهشناسی در مراکش، تونس و الجزایر (مستعمرات سابق فرانسه) از سوی دانشمندان مستقر در فرانسه انجام شده است. علاوه بر این، ۱۰درصد مقالاتی که فسیلها را در آفریقای جنوبی و مصر بررسی کردهاند، مربوط به محققان بریتانیایی بوده و دانشمندان مقیم آلمان، ۱۷درصد مقالات مربوط به فسیلهای تانزانیا را ارائه کردهاند.
در بسیاری از موارد، در این پژوهشها همکاران محلی حضور ندارند؛ راهکاری که به عنوان «علم چتربازی» شناخته میشود. تیم راجا و دان یک «شاخص چتربازی» ایجاد کردند که نسبت دادههای دیرینهشناسی یک کشور ارائه شده از جانب تیمهای خارجی بدون دانشمندان محلی بهعنوان نویسندگان مشترک را اندازهگیری میکند. این نسبت برای میانمار و جمهوری دومنیکن بالاترین میزان بود. به نظر میرسد فسیلهای بسیار جذاب با پوشش کهربایی در هر دوی این کشورها آنها را بهطور ویژهای در برابر علم چترنجات آسیب پذیر کرده است.
علم چتربازی، اصطلاحی است که توصیف میکند چگونه محققان یک کشور ثروتمند به یک جامعه خارجی برای انجام تحقیقات میدانی فرود میآیند. این محققان دادههای خود را جمعآوری میکنند و سپس بدون درگیرشدن یا تطابق با مشارکت محققان محلی در آن جامعه از محل پژوهش خارج میشوند.
اثر انکار ناپذیر انسانها بر یافتههای فسیلشناسی
به گفته محققان، تأثیر شگرف کشورهای ثروتمند بر دیرینهشناسی میتواند به انحراف دیدگاهها در مورد تاریخ حیات منجر شود. محققانیکه با استفاده از منابعی مانند دادهپایگاه دیرینزیستشناسی، روندهای بزرگ مقیاس در دیرینهشناسی را مطالعه میکنند، کاملا آگاهند که سابقه فسیلی به روشهای بیشماری ازجمله در خصوص سن و نوع سنگی که فسیلها در آن باقی مانده، جهتدهی شده است اما به گفته راجا، کمترین توجه به سوگیریها و نگاههای مغرضانه و متعصابانه محققان میشود که این نمونههای تاریخی را جمعآوری میکنند.
او میگوید: ما تأثیر عوامل فیزیکی مؤثر بر یافتههای فسیلی را بررسی میکنیم اما کمتر کسی به آثار به جا مانده از عوامل انسانی در دادههای به دست آمده از فسیلشناسی توجه میکند.
مارک اوهن، دیرینهشناس مهرهداران در دانشگاه جورج میسون در فِیرفکس، ویرجینیا و رئیس کمیته اجرایی دادهپایگاه دیرینهشناسی معتقد است نتایج این مطالعه مهم است اما متأسفانه غافلگیرکننده نیست. وی میافزاید: آگاه بودن از یک مشکل اولین گام در تلاش برای حل آن است.
ضرورت تحقیقات برابر در سراسر دنیا
پدرو گودوی، دیرینهشناس دانشگاه فدرال پارانا در کوریتیبا در برزیل میگوید کمی کردن سوگیری ایجاد شده در کاوشها به سمت کشورهای با درآمد بالا و بیش از متوسط مهم است، زیرا میتواند الگوهای غیرمنتظرهای مانند مقیاس عظیم دیرینهشناسی چتربازی را آشکار کند.
او ادامه میدهد: دانش نباید به بخشهای کوچکی از کره زمین محدود شود و نباید فقط از سوی محققانی در تعداد معدودی از کشورها تولید شود. علم در پی ایجاد محدودهای شدید قطعا کیفیت خود را از دست میدهد.
خوان کارلوس سیسنروس، دیرینه شناس دانشگاه فدرال پیائویی در ترسینای برزیل میگوید: این فقط دیرینهشناسی نیست که از آثار علم چتر نجات آسیب میبیند. اکتشافات فسیلی میتواند از اقتصادهای محلی حمایت کند؛ مثلا با جذب گردشگران به موزهها. او تصریح میکند: اگر دانشمندان خارجی فسیلها را جابهجا کنند و به کشورهای خود ببرند، چنین مزایایی از بین میرود.