بیا از کید موهن های دشمن
تو را این لحظه سازم مطّلع من
به دام ناتوانی هر که افتاد
کند هوچی گری با داد و فریاد
بود توهین، فعل ناتوانان
بود این حربه ازعاداتِ حیوان
به قرآن کرده سوئد چون که توهین
گرفته حکم رذل ازغرب بی دین
چو هر ره رفته نتوانسته اسلام
شکست آن دون دهد با قدرت تام
بلی، توهین کرده او به قرآن
نموده ضعف خود این سان نمایان
ولی غافل که با این طرز کارش
به دنیا می نماید انتشارش
که بشناسد به هر گوشه، کناری
که هرکس نطق ناب پاک باری
بخوانند و بدانند و بفهمند
که قرآن است گفتار خداوند
خدا بنموده بر انسان عنایت
که نازل کرده از بهر هدایت
کتاب رهنمای زندگانی
بود بی شبهه قرآن گر بخوانی
شود تا حشر لعنت ها مدامی
به هرکس کرده این بی احترامی
بود قرآن کتاب آسمانی
که می باشد عزیز و جاودانی
بخواند هر که او را با درایت
شود از نور پاک او هدایت
بگو، ای دولت منفور سوئد
تویی دایم لعین و از معاند
خدا از کار زشتت خشمگین است
مداوم نام منحوست لعین است
بود دشمن شناسی شعر«احسان»
به گوش آویزه کن این پند شایان.
*شاعر اهل آبدان