فکرشهر
پاسخ به پرسشهایی از این دست که «منافع چه کشورهایی در بازگشت جمهوری خواهان به کاخ سفید تضمین میشود؟ و یا صحنه گردان اصلی افزایش تنشها به منظور مداخله نظامی آمریکا و ایجاد یک جنگ فراگیر و آشفتگی در خاورمیانه چه کسانی میباشند؟ و...» که در قسمت قبل هم به آنها پرداخته شد، مستلزم بررسی منافع و تعارضات دو حزب دموکرات و جمهوری خواه با کشورهای مختلف در این خصوص است.
تحولات این روزهای ایالات متحده آمریکا و توجه به رویکردهای متفاوت هر یک از دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه در اتخاذ سیاستهای اعلامی و پیامدهای حاصل از این موضع گیریها بر حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و دفاعی سایر کشورهای جهان، باعث شکل گیری گمانه زنیهای بسیار در بین مقامات و رسانههای این کشورها شده است که با بررسی مهمترین این موضع گیریها و تقابل رویکردهای حاصل از آن میتوان به منافع و تعارضات نهفته در آن پی برد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
ایران
ایران از جمله کشورهایی است که به دقت، تداوم حکمرانی دموکراتها و یا بازگشت احتمالی جمهوری خواهان به کاخ سفید را رصد میکند و خود را برای مواجهه با تاثیرات احتمالی حاصل از انتخاب هر یک از کاندیداهای مطرح شده آماده میکند؛ چالشی که با تقابل نظامی ایران و اسرائیل و تهدید قریب الوقوع جنگ گستردهتر در خاورمیانه از حساسیت بیشتری نیز برخوردار شده است.
بررسی دوران ریاست جمهوری ترامپ در دور قبل یادآور خروج یک طرفه ایالات متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) و اعمال تحریمهای فلج کننده به عنوان بخشی از کمپین «فشار حداکثری» بر دولت ایران است که طی آن صادرات نفت ایران به پایینترین سطح تاریخی خود بعد از انقلاب ۱۳۵۷، یعنی کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسید و در آن برهه بودجه متکی به نفت ایران که حدود ۷۰ درصد درآمد دولت را تشکیل میداد، به طور قابل توجهی کاهش یافت. علاوه بر این بین سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ و همزمان با ریاست جمهوری «دونالد ترامپ» ارزش پول ملی ایران بیش از ۶۰۰ درصد افت کرد.
پس از انتخاب «جو بایدن» به عنوان رییس جمهور در سال ۲۰۲۰ و پس از یک سری تلاشهای ناموفق توسط وی، تمایل رییس جمهور جدید به از سرگیری توافق نامه برجام (که ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود از آن خارج شده بود) فروکش کرد. با این حال و از سال۲۰۲۰، ایران موفق به افزایش صادرات نفت خود شد و برابر گزارشات اعلامی صادرات نفت ایران در سه ماه اول سال ۲۰۲۴ به بالاترین میزان شش ساله یعنی حدود ۱.۵۶ میلیون بشکه در روز رسید و این امر یکی از دلایل سرزنش جمهوری خواهان و انتقاد شدید آنها به بایدن به دلیل عدم اجرای تحریمها علیه ایران میباشد.
سخنگوی کرملین میگوید کامالا هریس تا کنون در قبال روسیه نه اقدامی مثبت اتخاذ کرده و نه اقدامی منفی، اما «به وفور اظهارات غیردوستانه» داشته است. خانم هریس، ولادیمیر پوتین را «امپریالیست خودکامه» و جنگ روسیه علیه اوکراین را «وحشیانه و غیرانسانی» خوانده است.
«کامالا هریس» هم به عنوان گزینه نهایی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ از حامیان توافق هستهای ایران بوده و بارها از خروج ترامپ از این توافق انتقاد کرده است و تداوم این رویکرد را میتوان با انتخاب «تیم والز» از سوی او به عنوان کاندیدای معاونت ریاست جمهوری در انتخابات آبانماه در نظر گرفت. «والز» نیز همچون «هریس» از حامیان توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۵ موسوم به «برجام» میباشد.
اتحادیه اروپا
«جوزف بورل»، نماینده عالی سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا در اظهار نظری گفت: «این که چه کسی رییس جمهور بعدی آمریکا میشود، یک سوال بسیار بسیار مهم برای ما اروپاییها است». ضرورت پاسخ به این پرسش به حدی است که اتحادیه اروپا گروهی از مقامات را به منظور بررسی پیامدهای پیروزی هر یک از گزینههای احتمالی ریاست جمهوری آمریکا و ایجاد آمادگی در این خصوص تعیین کرده است.
یکی از دیپلماتهای ارشد اتحادیه اروپا، در این زمینه به رسانههای بینالمللی گفته است: «مردم در بروکسل در حال آماده شدن برای اتفاقاتی هستند که ممکن است تحولات مهمی در این قاره ایجاد کند». منظور از این اتفاقات به نوعی بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید و جهت گیریهای متفاوت دولتهای اروپایی در حوزههای مختلف در مواجهه با او میباشد؛ زیرا ممکن است تنشها بر سر شیوه همکاری با قدرتمندترین کشور جهان، دولتهای اروپایی را در مورد موضوعات مختلف از سیاستهای تجاری تا مبارزه با تغییرات آب و هوایی و دفاع از خاک اروپا دچار تعارض و اختلاف نظر اساسی نماید. این شرایط موجب شده نزدیکترین و قدیمیترین متحد آمریکا، خود را برای رویارویی احتمالی با شرایط نامساعدی که ترامپ، به آنها وعده داده، بیش از پیش آماده کند.
«ترامپ» در دوران ریاستجمهوری خود بارها از کاهش بودجه «ناتو» سخن گفته و با تمجید از رهبرانی، چون «ولادیمیر پوتین»، سعی در تضعیف گفتمان دموکراسی خواهی غرب و ایجاد اهرمی برای فشار بر اروپا و امتیازگیری از آنها نموده است.
«ترامپ» در دوران ریاستجمهوری خود بارها از کاهش بودجه «ناتو» سخن گفته و با تمجید از رهبرانی، چون «ولادیمیر پوتین»، سعی در تضعیف گفتمان دموکراسی خواهی غرب و ایجاد اهرمی برای فشار بر اروپا و امتیازگیری از آنها نموده است.
او این بار نیز در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری ۲۰۲۴، چندین بار اتحادیه اروپا را با اهرم دوستی با «پوتین» ترسانده و آنان را به قطع کمک نظامی به اوکراین و پایان همراهی با ناتو تهدید کرده است. بسیاری بر این عقیده اند که بدون تسلیحات هستهای ایالات متحده آمریکا و تقریباً ۱۰۰۰۰۰ سرباز آمریکایی مستقر در اروپا، این قاره از امنیت کافی برخوردار نخواهد بود. علاوه بر آن، تجربه اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ یادآور کاهش اهمیت جایگاه اتحادیه اروپا در سیاست خارجی آمریکا و خروج این کشور از توافقنامههای مهم بینالمللی همچون برنامه اقدام مشترک (برجام) و معاهده آب و هوایی پاریس، حمایت از برگزیت و اعمال تعرفههای تنبیهی بر واردات فولاد، آلومینیوم، پنیر، شراب و کره از کشورهای این اتحادیه توسط ترامپ میباشد. سیاستهای ترامپ میتواند بر همکاریهای بینالمللی در موضوعاتی مانند امنیت، مهاجرت و مبارزه با تروریسم تأثیر بگذارد و به ایجاد فاصله بین ایالات متحده و متحدان اروپاییاش بینجامد.
در مقابل مواضع «کامالا هریس» در تضاد شدید با مواضع «ترامپ» قرار دارد. او خود را ادامه دهنده سیاستهای دولت «بایدن» میداند و با اتخاذ رویکردهای مسالمت آمیز و همکاری جویانه در قبال این بلوک، در تلاش برای تداوم روابط حسنه بین اروپا و آمریکا میباشد. همچنان که در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه به رهبران جهان اطمینان خاطر داد که او و بایدن در کنار اوکراین ایستاده اند. او هم چنین روسیه را به «جنایت علیه بشریت» در حمله به اوکراین متهم کرده و گفته بود که آن کشور باید به خاطر اقدامات «وحشیانه» خود در جنگ اوکراین پاسخگو باشد.
روسیه
با معرفی «کاملا هریس» به جای «جو بایدن» برای حضور در انتخابات ۲۰۲۴ و تغییر چشمانداز رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا، در کشوری مانند روسیه نیز که تا پیش از این مقامات رسمی و غیر رسمی آن بارها عنوان کرده بودند که تحولات داخلی آمریکا فرقی با تحولات داخلی دیگر کشورها برای آنها ندارد، شاهد شکل گیری موج تازهای از اظهارنظرهای رسانهای و رسمی در این خصوص هستیم. مثلا «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجهٔ روسیه، در اظهار نظری، «رسانههای آمریکایی و برخی محافل سیاسی را به تبانی برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت، در مورد وضعیت سلامت جو بایدن و دستکاری افکار عمومی به نفع حزب دموکرات متهم کرد و خواستار تحقیقات بیشتر در این باره شد».
همزمان، رسانههای نزدیک به حکومت روسیه، علاقهٔ خود به دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین و نامزد حزب جمهوریخواه آمریکا را پنهان نکرده و آشکارا در موضعگیریهای خود علیه خانم هریس، رویکردهای او را «شکستخورده» توصیف و تأکید کردهاند که منش و عقاید این سیاستمدار دموکرات، «خلاف ارزشهای انسانی و سنتی مورد پسند در روسیه است». در تبلیغات سیاسی «کرملین» ادامه دولت بایدن با کامالا هریس به معنی ادامهٔ جنگ علیه روسیه و تهدید روزافزون جنگ هستهای عنوان میشود.
سخنگوی کرملین میگوید کامالا هریس تا کنون در قبال روسیه نه اقدامی مثبت اتخاذ کرده و نه اقدامی منفی، اما «به وفور اظهارات غیردوستانه» داشته است. خانم هریس، ولادیمیر پوتین را «امپریالیست خودکامه» و جنگ روسیه علیه اوکراین را «وحشیانه و غیرانسانی» خوانده است.
از آن سو دونالد ترامپ در سخنانی روابطش با پوتین را خوب توصیف کرده و در گفتگو با «فاکس نیوز»، رهبر روسیه را سیاستمداری «بسیار باهوش و بسیار حیله گر» دانسته است. نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده بارها ادعا کرده است که در صورت بازگشت به قدرت، قادر خواهد بود به سرعت به درگیری در اوکراین پایان دهد، اما هرگز جزییاتی در خصوص برنامه خود برای تحقق این امر ارائه نداده است.
ولادیمیر پوتین ـ رییسجمهور روسیه ـ نیز در پاسخ اعلام کرد کشورش بیانیههای دونالد ترامپ مبنی بر این که او پیشنهادهایی برای پایان سریع جنگ در اوکراین دارد، جدی میگیرد.
به تازگی و به نقل از روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست»، دونالد ترامپ، رییس جمهور سابق آمریکا، در یک محفل خصوصی گفته است که میتواند با اعمال فشار بر «کی یف» برای واگذاری «کریمه» و «دونباس» به روسیه، به درگیری در اوکراین پایان دهد.
اسراییل
انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده برای مقامات اسراییلی نیز که این روزها با درگیر شدن در جنگ غزه علاوه بر پذیرش هزینههای سنگین عملیاتهای نظامی، به جهت عبور از خط قرمزهای حقوق بشری تحت فشار سنگین بین المللی و مواجهه با ۳ عنوان مجرمانه «جنایت جنگی»، «جنایت علیه بشریت» و «نسلکشی» هستند نیز بسیارحایز اهمیت میباشد و نتیجه این انتخابات میتواند تغییرات شگرفی را در سیاستهای داخلی و خارجی این کشور و آینده سیاسی سیاستمداران درگیر در آن در پی داشته باشد. ترامپ در دوره ریاست جمهوری قبلی خود در حمایت از سیاستهای اسراییل بسیار فراتر از اسلاف خود عمل کرد؛ از جمله اقدامات او میتوان به انتخاب «اورشلیم» به عنوان پایتخت اسرائیل، پذیرش حق حاکمیت اسرائیل بر بلندیهای جولان، اعلام عدم مغایرت شهرک سازیهای اسرائیل در کرانه باختری با قوانین بینالملل، انعقاد پیمان ابراهیم و تلاش در عادی سازی روابط اعراب با اسراییل اشاره کرد.
اما در آخرین سفر نخست وزیر اسراییل به ایالات متحده مشخص شد که اختلافات بسیاری در میان آمریکاییها در مورد حمایت از اسرائیل در پیشبرد جنگ جاری در نوار غزه وجود دارد.
در آن سفر، نخست وزیر اسراییل پس از ملاقات با دونالد ترامپ، در فضای مجازی عکسی را منتشر کرد که در کنار ترامپ ایستاده و کلاهی را در دست دارد که روی آن نوشته شده بود «پیروزی کامل»؛ عبارتی که اشاره به وعده او برای نابودی کامل حماس در غزه داشت. ترامپ در آن دیدار با اشاره به خروج آمریکا از توافق هستهای ایران (برجام) گفت «این کار، «بهترین کاری» بود که برای اسرائیل انجام دادم». ترامپ، همچنین، وضعیت اسرای اسراییلی را «دشوار و غیرقابل قبول» دانست و مدعی شد با آنها مناسب برخورد نمیشود و باید فوری آزاد شوند. نزدیکی آقای نتانیاهو و آقای ترامپ، حمایت سیاسی قابل توجهی برای آنها به ارمغان خواهد آورد و جایگاه آنها را نزد حامیان محافظهکارشان تقویت میکند.
در حالی که لحن تعامل کامالا هریس با «نتانیاهو» در همان سفر به وضوح متفاوت بود. در آن دیدار، خانم هریس از آقای نتانیاهو خواست تا توافق صلح برای غزه را نهایی کند و تاکید کرد که در مورد رنج مردم در منطقه محاصره شده فلسطینی در غزه ساکت نخواهد ماند.
پس از آن دیدار خانم هریس به خبرنگاران گفت: «آنچه در غزه در ۹ ماه گذشته رخ داده است ویرانگر است. تصاویر کودکان مرده و افراد گرسنه و ناامید که برای رسیدن به یک جای امن فرار میکنند و گاهی اوقات برای بار دوم، سوم یا چهارم آواره شدهاند تاسف بار است».
هر چند انتظار نمیرود سیاست ایالات متحده در قبال نزدیکترین متحدش در غرب آسیا با تغییرات چندان بزرگی همراه باشد، ولی موضع گیریهای هریس این احتمال را افزایش میدهد که در صورت رسیدن به قدرت، حداقل در لفاظی، موضع تندتری در قبال «تلآویو» اتخاذ نماید.
با بررسی و دقت در منافع و تعارضات پیچیده حاکم در روابط دو حزب قدرتمند در ایالات متحده با دشمنان و هم پیمانان این کشور پاسخ به پرسشهای ذیل در درک بهتر اقدامات طرفین راهگشا خواهد بود.
اولین سوال این که با توجه به شرایط خاورمیانه، کشورهای منتفع از ادامه حکمرانی دموکراتها در زمان باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چه مسیری را در پیش خواهند گرفت؟
پرسش دوم؛ آیا جمهوری خواهان با کمک هم پیمانان خود موفق میشوند در حالی که سکان قدرت اجرایی ایالات متحده را در دست ندارند، با دیکته دکترین سیاست خارجی خود به دموکراتها و جامعه بین الملل، نفوذ و قدرت خود را به رخ کشیده و با پیش برد برنامههای سیاسی خود همزمان با تضعیف گفتمان رقیب دیرینه خود (دموکرات ها)، مخالفانشان را نیز در سطح بین المللی مرعوب سازند؟
و در نهایت آیا نتانیاهو و همفکرانش با در پیش گرفتن سیاست افزایش تنش در منطقه در درازمدت، همچنان از حمایت حزب حاکم در ایالات متحده (دموکرات ها) و متحدان خود در اتحادیه اروپا برخوردار خواهند ماند و سایه شکست احتمالی دموکراتها در انتخابات پیش رو دامن حکمرانی آنها را نخواهد گرفت؟ و اقدامات نتانیاهو در بر هم زدن زمین بازی به نفع جمهوری خواهان و در تقابل با سیاستهای دموکراتها منجر به کیش و مات خود او درعرصه سیاسی نخواهد شد؟
ادامه دارد...