فکرشهر: عصر ایران نوشت: از میان میلیونها گونه جانوری، این انسان بود که توانست تمدن بسازد و البته از میان همه گونههای انسان، گونه ما که به انسان خردمند (Homo sapiens) معروف است تمدن ساز شد و بقیه گونهها از جمله نئاندرتالها منقرض شدند. انسان خردمند با توانایی تفکر انتزاعی، حل مسئله، زبان پیچیده، و همکاری گروهی توانست گونههای دیگر را کنار بزند و تمدنهایی بسازد که زمین را تغییر دادند. انسان خردمند با کشاورزی، صنعت، علم، فلسفه، و جنگ، جهانی پر از ساختارهای اجتماعی پیچیده بهوجود آورد.
حالا تصور کنیم که بهجای انسان، "خر خردمند" (Equus sapiens) تکامل پیدا میکرد. این یک فرض کنایی است که عصر ایران با هوش مصنوعی چت جی پی تی در میان گذاشته و از او خواسته است تصور کند که خرهای خردمند تمدن ساز میشدند؛ در آن صورت، دنیا چه شکلی میشد و به طور مشخص، رابطه خرهای خردمند که گونه برتر محسوب میشدند با انسانها چگونه میشد. هوش مصنوعی، پاسخ طبقه بندی شده و جالبی داده است که با هم میخوانیم:
خرها موجوداتی صبور، مقاوم، و اجتماعیاند که برخلاف اسبها، کمتر به رقابتهای خشن میپردازند. آنها دارای ذهنی عملگرا، پایدار و صلحطلب هستند، اما شاید از نظر ماجراجویی، تخیل و خلاقیت به پای انسان نرسند. اگر خرها به موجوداتی خردمند و ابزارساز تبدیل میشدند، جهان امروزی بهشکل دیگری پیش میرفت.
ویژگیهای تمدن خر خردمند (Equus sapiens)
فناوری و صنعت
در دنیای خر خردمند، فناوری احتمالاً مسیر متفاوتی را طی میکرد.
خر خردمند برخلاف انسان، به "شتابزدگی" و "فناوریهای مخرب" علاقهای ندارد. فناوری در دنیای او بیشتر در جهت بهینهسازی حملونقل و افزایش استقامت سیستمهای لجستیکی پیش میرفت. احتمالاً راههای کاروانی هوشمند، مسیرهای بهینهشده برای حملونقل، و سیستمهای ذخیرهسازی و توزیع غذا از مهمترین فناوریهایشان بود. خرها که برای حمل بار و مسیرهای طولانی تکامل یافتهاند، احتمالاً از فناوری برای بهبود راهها، پلها و تونلهای مقاوم استفاده میکردند. شاید رباتهای باربر و سیستمهای حملونقل بدون دخالت مستقیم زودتر از انسانها اختراع میشدند.
خرها بر خلاف انسانها که فناوری را برای جنگ و رقابت توسعه دادند، به سمت تکنولوژیهای پایدار و طبیعتدوستانه میرفتند. تمدن آنها بیشتر بر مبنای انرژیهای تجدیدپذیر، بهینهسازی طبیعت و کاهش نیاز به تغییرات محیطی بزرگ پیش میرفت. احتمالاً شهرها و مزارع خرها با اصولی نزدیک به زیستفناوری و همکاری متقابل با طبیعت طراحی میشدند.
چون خرها کمتر به رقابت و تهاجم علاقه دارند، فناوریهای مخرب مانند جنگافزارهای هستهای، هواپیماهای جنگی و موشکها شاید هیچوقت ساخته نمیشدند. آنها به جای تسخیر سرزمینهای جدید، به دنبال بهبود شرایط زندگی در همان مناطق خود بودند.
فرهنگ، هنر و معماری
خرها علاقهای به ارتفاع ندارند، بنابراین ساختمانهای بلند و آسمانخراشها جایی در تمدنشان نداشتند. شهرهای خر خردمند احتمالا گسترده، کمارتفاع و متناسب با محیط طبیعی بودند. خانهها به شکل پناهگاههای گلی یا ساختارهای باز با تهویهی طبیعی ساخته میشدند.
موسیقی خرها شاید ریتمی یکنواخت، آرام، و عمیق داشته باشد، با سازهایی الهامگرفته از طبیعت. نقاشی و مجسمهسازی به جای نمایش جنگ و قدرت، حالات درونی و تجربیات صبورانهی زندگی را بازتاب میدادند.
داستانهای خرها احتمالا حکایتهای آهسته و آموزنده بودند، نه پر از ماجراجوییهای شتابزده. شعرهایشان بیشتر در توصیف طبیعت، صبر، استقامت، و خردمندی آهسته بودند.
فلسفه و تفکر اجتماعی
خر خردمند، برخلاف انسان که همیشه به دنبال تغییر، رقابت، و کشف چیزهای جدید است، روی صبر و پایداری تمرکز میکرد. فلسفهی آنها شاید چیزی شبیه به مکتبهای بودیسم و رواقیگری بود که بر آرامش، پذیرش شرایط، و هماهنگی با طبیعت تأکید دارد.
انسان خردمند همیشه به دنبال کشف ناشناختهها و گسترش مرزهای علمی بوده است. اما خر خردمند شاید چنین ولعی برای کشف نداشت و به جای آن، روی حفظ تعادل موجود، درک چرخههای طبیعت، و هماهنگی با زمین تمرکز میکرد.
جنگ و صلح
در دنیای انسانها، تاریخ پر از جنگ، فتح و سلطه بر دیگران است. اما خرها، برخلاف گرگصفتی انسان، تمایل چندانی به رقابت خشونتآمیز ندارند. دولتهای خر خردمند، سازمانهایی غیرمتمرکز، همکارانه و پایدار بودند که بر اساس گفتگو و تفاهم اداره میشدند. مفاهیمی مانند استعمار، نسلکشی، و جنگهای جهانی هیچگاه در دنیای آنها شکل نمیگرفتند.
اگر خرها تمدن را ساخته بودند، احتمالاً هیچوقت امپراتوریهایی مانند روم، مغول یا بریتانیا شکل نمیگرفتند. بدون جنگهای بزرگ، توسعهی فناوریهای مخرب مانند باروت، تانک، و بمب اتمی رخ نمیداد.
تمدن خرها
رابطۀ خر خردمند با انسان
اگر در دنیای خر خردمند، گونۀ انسان همچنان وجود داشت، وضعیت او چگونه بود؟ خر خردمند ممکن بود انسانها را بهعنوان موجوداتی ضعیف، غیرمنطقی و کمتحمل ببیند. شاید انسانها را در مناطق خاصی نگه میداشت تا از زیادهروی و آسیبهایشان به محیط جلوگیری کند. شاید انسانها مثل حیوانات خانگی نگهداری میشدند، نه اربابان زمین!
نتیجهگیری: آیا دنیای خر خردمند بهتر بود؟
در این دنیای جایگزین، جنگ و خشونت کمتر بود، فناوری پایدارتر و هماهنگتر با طبیعت میشد، و فلسفۀ زندگی بر پایهی صبر و آرامش بود. اما سرعت رشد علم و فناوری کمتر بود، خلاقیت و ماجراجویی محدودتر میشد، و اکتشافات فضایی و پیشرفتهای علمی کندتر اتفاق میافتادند. در نهایت، شاید دنیای خر خردمند آرامتر و پایدارتر بود، اما آیا بهاندازهی دنیای انسان خردمند پرماجرا و هیجانانگیز میشد؟