کد خبر: ۷۶۶۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۹
فکرشهر: اعضای بدن 2 نفر دشتستانی که دچار مرگ مغزی شده بودند در بیمارستان شهید گنجی شهر برازجان برای نجات جان 6 بیمار نیازمند پیوند عضو اهدا شد...
کد خبر: ۷۶۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۰۶
فکرشهر: مسئول واحد فراهم آوری عضو پیوندی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفت: با ایثار مادری فداکار، سومین اهدای عضو استان بوشهر در سال ۹۹ نجاتبخش جان سه هموطن شد...
کد خبر: ۷۴۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
کد خبر: ۷۱۰۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۱
فکرشهر: رئیس مرکز فراهم آوری اعضاء پیوندی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر گفت: نخستین ایثار ماندگار استان بوشهر در سال ۹۹ با رضایت خانواده نوعدوست نوجوان دلواری رقم خورد...
کد خبر: ۶۹۱۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۲
کد خبر: ۶۸۳۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۶
کد خبر: ۶۶۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۲
کد خبر: ۶۲۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
کد خبر: ۶۱۴۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۱
کد خبر: ۶۱۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۹
دختر جوان دشتستانی به سه نفر عمری دوباره داد
فکرشهر: همزمان با سحرگاه امروز ـ سه شنبه، 19 شهریورماه ـ اعضای بدن دختر 21 ساله مرگ مغزی شده تنگ ارمی ـ از توابع دشتستان ـ اهدا شد تا سه زندگی دوباره بخشد...
کد خبر: ۶۰۳۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۹
فکرشهر: دوازدهمین اهدای عضو استان بوشهر در سال جاری مربوط به کشاورز دشتستانی بود که از نخل سقوط کرده بود...
کد خبر: ۶۰۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۶/۱۷
کد خبر: ۵۸۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۳
در گفت و گوی اختصاصی با «فکرشهر» مطرح شد:
فکرشهر- الهام راسخی: « اهدای عضو » بیماران مرگ مغزی یکی از پیچیده ترین و سخت ترین کارهایی است که علاوه بر جنبه پزشکی، بخش بزرگی از آن به انسانیت و نوع دوستی آدم ها برمی گردد؛ این که در شرایطی قرار بگیری که بیماری روی تخت داشته باشی و با تمام وجود برای سلامتی اش دعا کنی، بعد به یک باره پزشکان رشته های امیدت را قطع کنند و از تو بخواهند که تصمیم به اهدای عضو عزیزت بگیری، تنها برای کسانی قابل درک است...
کد خبر: ۵۸۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۲
کد خبر: ۵۷۷۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
کد خبر: ۵۷۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۶
کد خبر: ۵۷۶۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۵
هستی (24)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۲۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
هستی (23)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۶
هستی (22)
فکرشهر ـ الهام راسـخی: مـرگ همیشـه پیچیده بـوده و زندگی بـا تمام مشـکلات و تلخـی هایـش ارزشـمند و گرامی؛ حتـی اگـر هـزاران بـار از مـرگ تلـخ تـر و سـیاه تـر باشـد. زیـرا مـرگ بـا خـودش نیسـتی دارد، نبـودن و رفتـن بـه جایـی نامعلـوم؛ و بـه همیـن دلیـل، زندگی بـا همـه مشـکلاتش از مـرگ جلـو اسـت. امـا برخـی حتـی بـا مرگشـان هـم از زندگـی جلـو مـی زننـد و آن را تـداوم مـی بخشـند. از کالبدشـان، دیگـر جـان هـا را حیاتـی نـو مـی بخشـند و هسـتی را بـه جـای نیسـتی در پیـش مـی گیرنـد. آن هـا قهرمـان هایـی غیرقابــل توصیفنــد. انســان هایــی پــاک، بخشــنده و معصومنـد کـه عـلاوه بـر اینکـه چیـزی از دنیـا نمـی خواهنــد، از آنچــه کــه تنهــا دارایــی شــان، یعنــی «جــان» شــان اســت، بــرای زندگــی دیگــران مــی گذرنـد و در حقیقـت ایـن هـا، همـان «اولئـک هـم الفائـزون» انـد. رسـتگارانی کـه گرچـه در زندگـی دنیــا، خــود و خانــواده هایشــان متحمــل رنــج هــا امــا در وقــت و ســختی هــای بیشــماری شــده انــد مـرگ و در سـخت تریـن لحظـه حیاتشـان، ذهنشـان از کمــک و خیرخواهــی بــرای دیگــران خالــی نیســت. خانــواده هایــی کــه در لحظــات ســخت روحــی و عاطفــی بــرای عزیزانشــان کــه در ورطــه مــرگ هســتند، تصمیــم زندگــی مــی گیرنــد و بــا اهـدای اعضـای عزیزانشـان بـه دیگـران، جـان مـی بخشــند. بخشــش آن هــا شــمردنی و گفتنــی نیســت. آن هـم در روزگاری کـه قانـون جنـگل بـر زندگـی مـا حاکـم شـده و مـی گویـد «بکـش یـا کشـته شـو، بخـور یـا خـورده شـو...»؛ در ایـن روزگار اسـت کـه اینــان قانــون حاکــم را زیــر پــا گذاشــته و بــه یــاد مــا مــی آورنــد کــه هــدف از آفرینــش انســان چــه بـوده اسـت؟!
کد خبر: ۵۷۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۳