فکرشهر: خدا را گواه میگیرد که وضعیت طرح درمان اجباری با دورههای پیشین متفاوت است و میگوید ای کاش دادستان اجازه بازدید خبرنگاران را میداد. دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان تهران مثل هر مسئول دیگری، از اقدامات انجامشده دفاع میکند اما با برخی انتقادات هم همدل است؛ مثل غیرمنطقیبودن فرستان معتادان به شهرهایشان.
\n\n
به گزارش فکرشهر، دوهفتهنامه «روبهرو» با این مقدمه، مشروح گفتوگوی خود با محمدرضا آذرنیا را منتشر کرده است که در پی میآید:
\n\n
* گزارشی کوتاه از طرح جمعآوری معتادان ارائه میدهید؟
\n\n
از ابتدای سال تاکنون حدود 9500 معتاد متجاهر از سطح استان تهران جمعآوری کردهایم که 1326 نفر از آنها معتاد نبودند بلکه بیمار و کارتنخواب بودند، 185 نفر تبعه خارجی بودند که دیپورت شدند، حدود 1900 نفر مربوط به شهرستانهای استان تهران بودند، مابقی بیش از 6 هزار نفر مربوط به شهر تهران است. از این تعداد، 461 نفر خانم بودند و بقیه مرد. در حال حاضر 4250 نفر را در مراکز اقامتی تحت درمان داریم که 350 نفر از آنها خانم هستند که 50 خانم به علت مراجعه خانوادهها ترخیص شدهاند. از 10 آذر شروع به ساماندهی و درمان کردهایم و تا امروز عملا دو ماه میشود.
\n\n
* قبلا برآوردها حکایت از وجود 10 هزار کارتنخواب داشت. آیا تاکنون تمام کارتنخوابها جمعآوری شدهاند؟
\n\n
هیچ آمار دقیقی نداشتیم.
\n\n
* چقدر بودجه برای اجرای طرح در نظر گرفته شد؟
\n\n
برای مرحله اول 2 میلیارد تومان تأمین اعتبار شد و ما با 87 کمپ اقامتی درمان اعتیاد در قالب چهار انجمن اقامتی شمال، جنوب، شرق و غرب تهران قرارداد بستهایم. این چهار انجمن، 87 مرکز را در اختیار ما گذاشتند که برای درمان هر فرد، ماهیانه 400 هزار تومان پرداخت میکنیم و 400 نفر هم در «اخوان» نگهداری میشوند و البته این بار ما تشکلهای غیردولتی را دخیل کردهایم.
\n\n
* از این 400 هزار تومان، 270 هزار تومان به مدیران کمپ میرسد، 130 هزار تومان را هم مجمع امور صنفی کمپداران برای یک دست لباس و خدمات ناچیز برمیدارد. 130 هزار تومان در مجموع این افراد رقم زیادی میشود. چرا این اتفاق میافتد؟
\n\n
اصلا از جزئیات اطلاع ندارم. اینها چهار مدیرعامل هستند که یکی از آنها رئیس اتحادیه شد و ما با این چهار نفر طرف هستیم.
\n\n
* نظارت بر کمپها چگونه است؟
\n\n
یک تیم نظارت شامل نماینده دادستان، بهزیستی، دانشگاه، شورای هماهنگی و شهرداری داریم که به بازدید میروند و این نظارت قانونی و رسمی است، منتها نمیشود هفتهای یک بار بر 87 مرکز نظارت کرد. ما این کمپها را به 4 تا 20 مرکز تقسیم کردهایم و دو بازرس را برای هرکدام تعیین کردهایم و یک روز در میان برای سرکشی میروند. تیم مددکاری 20 نفره شهرداری هم بر این مراکز نظارت دارد.
\n\n
* همکاری بهزیستی و وزارت بهداشت به چه شکل است؟
\n\n
بهزیستی، مددکار تعیین کرده است.
\n\n
* چه تعداد؟
\n\n
در شفق 3 نفر و در روزهای اول هم بهزیستی تیم درمان را برای حدود 20 روز تأمین کرد، وزارت بهداشت فقط یک تیم درمانی مرکز اخوان و شفق را تأمین کرده و بیمارستانهایی هم خارج از این مراکز تأمین کرده تا بیماران اعزامی مراکز را مداوا کنند.
\n\n
* اینها قرار است چه مدت نگهداری شوند؟
\n\n
بنای ما بر این بود که یک ماه نگهداری شوند و بعد به مراکز بهاران شهرداری بروند و 6 ماه در بهاران بازتوانی و جامعهپذیری و حرفهآموزی برای آنها انجام شود و با شغل مولد و پایدار، به آغوش خانواده برگردند.
\n\n
* بهاران که فعلا آماده نشده است. تکلیف چیست؟
\n\n
آقای رجبزاده نماینده تامالاختیار شهرداری تهران در این پروژه گفت 22 مرکز آماده است و از هفته آینده به تدریج آنها را به بهاران انتقال میدهیم.
\n\n
* گفته شده از میان معتادان جمعآوریشده، تنها داوطلبان به بهاران منتقل میشوند. تکلیف مابقی چیست؟
\n\n
اولویت با افراد داوطلب است.
\n\n
* و اگر کسی نخواست داوطلب برود؟
\n\n
ما آییننامهای را در مورد مراقبتهای پس از خروج داریم که دادستان میتواند فرد را داوطلب کند که در جایی خاص اقامت کند. آییننامه این ظرفیت قانونی را دارد که برای کسی که هنوز پروسه درمانش تمام نشده اما حاضر نیست با پای خود به این مراکز درمانی برود، مورد استفاده قرار گیرد.
\n\n
* بهاران چقدر ظرفیت دارد؟
\n\n
6600 نفر. قرار شده شهرداری 44 مرکز با ظرفیت 150 نفر ایجاد کند.
\n\n
* چقدر بودجه میخواهد؟
\n\n
قرارداد ماهیانه 500 هزار تومان برای هر نفر، با بخش خصوصی بسته میشود.
\n\n
* اما شورای شهر تهران مخالفت کرده، چرا که این موضوع در لایحه بودجه نیامده بود.
\n\n
متمم بردهاند تا شورا مصوب کند اما قرار است بعد از 6 ماه، این مراکز خودکفا شوند.
\n\n
* بحثی مطرح شده که شهرستانیها به شهرستان فرستاده شوند. چه تعداد از آنها شهرستانی هستند؟
\n\n
حدود 30 درصد. ما شهرستانیها را تفکیک کردیم؛ آنهایی هم که خانوادهها پذیرا هستند، حاضر به بازگشت نیستند. نامهای نوشتیم تا رئیس کل دادگستری استان تهران از رئیس قوه قضاییه مجوز بگیرد تا بتوانیم آنهایی را که به صورت تمایلی حاضر به بازگشت نیستند، با این حکم بازگردانیم.
\n\n
* اما این موضوع نقض قانون اساسی است چرا که طبق قانون، این افراد حق دارند هر جا بخواهند زندگی کنند. این معتادان طرد اجتماعی شدهاند، علاوه بر این، معتادان در تهران در میان آسیب اجتماعی زندگی کردهاند و این انتقال، پاککردن صورت تهران از آسیبهای اجتماعی و انتقالش به شهرستان است. آیا به نظر شما این کار درست است؟
\n\n
خیر، من هم با انتقال معتادان به شهرستان مخالفم! در مورد داوطلبها که بحثی نداریم، اگر معتاد را ببریم و در شهرستان پیاده کنیم، او هم اتوبوس میگیرد و برمیگردد تهران! ما برنامه داریم؛ مددکار ارتباط فرد را با خانواده برقرار میکند. ما مصوب کردیم آن دسته از معتادان که خانوادهها در شهرستان پذیرایشان نیستند، در مرکز ماده 16 استان مربوطه، برای ادامه درمان بروند. در 18 استان، مرکز ماده 16 داریم.
\n\n
* پس این معتادان تنها 6 ماه در شهرستان نگهداری میشوند؟
\n\n
امیدوار هستیم با این دوره حل شود.
\n\n
* چطور انتظار دارید فردی که از اجتماع طرد شده، بتواند در جو شهرستان باقی بماند؟
\n\n
فکر میکنید چند درصد از خانوادهها پذیرای آنها نیستند؟
\n\n
* من فکر میکنم اغلبشان را پذیرا نیستند.
\n\n
البته به خاطر رفتار گذشته آنها بوده است.
\n\n
* وقتی کسی نخواهد ترک کند، 6 ماه حتی اگر 6 سال هم بشود، فایدهای ندارد.
\n\n
روش درمان در مراکز ما پرهیزمدار است. ای کاش مراجعه میکردید و میدیدید.
\n\n
* ما که اجازه ورود نداریم اما من پیش از این به «شفق» رفته بودم.
\n\n
خدا را گواه میگیرم اصلا قابل قیاس نیست. چون خانم هستند، حساسیت ویژهای وجود دارد.
\n\n
* ترسی که وجود دارد، این است که بخشی از سیستم درمان اختیاری، با اجرای این طرح، از چرخه درمان خارج شود، چرا که این کمپها انگ اجباری میخورند و بعد هم بیماران به این کمپها مراجعه نمیکنند. راهکارتان برای این موضوع چیست؟
\n\n
این احتمال وجود دارد. سعی ما بر این است که مراکز خاصی را اختصاص دهیم. برای داوطلبان ظرفیت خالی است. اما بالاخره این اتفاق بر عملکرد اینها اثر میگذارد و قابل کتمان نیست. اما قبول کنید که ظرفیت مراکز ماده 16 در تهران، در ابتدای دولت تنها 250 نفر بود.
\n\n
* برای کمپهای اجباری کمرد و جاجرود چه اتفاقی افتاد؟
\n\n
قرارداد کمرد تمام شد.
\n\n
* در مورد انتخاب پیمانکار برای شفق، اخوان که زیرنظر شوراست. اما پیمانکار شفق خوشنام نیست، در بحث مدیریت گرمخانهها عملکرد خوبی نداشت و شهرداری، گرمخانهها را از وی پس گرفت. شما صرف برگزاری مناقصه و یک عدد 9700 تومان، شفق را به وی دادید، حتی شایعاتی مبنی بر وابستگی وی به پیمانکاران قبلی هم شنیده میشود. آیا برگزاری مناقصه محدود، برای موضوعی به این مهمی و انسانی درست است؟
\n\n
من صلاحیت این موسسات را تعیین نمیکنم. چکلیستی است که کمیته فنی با نظر بازرسی کل کشور تهیه کرده، مثل موسسات شرکتها و کارهای عمرانی.
\n\n
* بگذارید از اساس صحبت کنیم؛ برگزاری مناقصه برای چنین امری، چقدر انسانی است؟
\n\n
در آییننامه معاملاتی، یا باید ترک تشریفات بگیرید که مناقصه برگزار نکنیم یا اگر مبلغ پروژه از 130 میلیون تومان بیشتر باشد، باید مناقصه برگزار کنیم. من نمیتوانم مناقصه را با سلیقه خودم برگزار کنم. کمیته فنی است، موسسات فرم را پر میکنند. فردی که در مناقصه ما شرکت میکند، تنها تعیینکننده قیمت نیست.
\n\n
* اینها همه خیلی اقتصادی است. بُعد اجتماعی، تخصصی و انسانی ماجرا در این پروسه گم میشود.
\n\n
نه، حسن شهرت جزو فاکتورهاست.
\n\n
* اگر حسن شهرت ملاک بود، چرا توجه نکردید که شهرداری، مدیریت گرمخانهها را به خاطر عملکرد بد، از پیمانکار گرفت؟
\n\n
این را شهرداری باید به بهزیستی اعلام میکرد تا در لیست سیاه قرار گیرد که حق شرکت در مناقصه را نداشته باشد. برای پیمانکار قبلی هم این اتفاق افتاد. بهزیستی گفت پیمانکار کمرد رفتارش خوب نیست و مجوزش را باطل کرد. تا زمانی که مرجع قانونی، موسسهای را متخلف قلمداد نکند، نمیتوانیم تصمیم بگیریم. مرکزی که ایشان با نفری 9700 تومان قرارداد بسته، سه سال قبل، بیشتر از 12 هزار تومان قرارداد میبستند. از نظر قیمت، مبلغی کمتر از سه سال قبل را به وی دادیم. اگر میخواستیم مثل اخوان اداره کنیم، باید نفری 18-17 هزار تومان در روز هزینه میکردیم. الان هزینهها را کاهش دادهایم.
\n\n
* علت سه مورد مرگی که در شفق اتفاق افتاد، چه بود؟
\n\n
در همان ایام که ما اینها را جمع کردیم، 30 نفر از معتادان متجاهر در خیابان مردند. اگر این 4000 نفر را جمع نمیکردیم، 30 نفر تبدیل به 100 نفر میشد. ما اینها را جمع کردیم و به مراکز بردیم و با این حال سه نفر فوت کردند. برای اینکه بیماریهای عفونی داشتند.
\n\n
* علت فوت چه بود؟
\n\n
سکته.
\n\n
* سنشان چقدر بود؟
\n\n
بالای 40 سال.
\n\n
* آیا اقدامات بهموقع برای اینها انجام شد؟
\n\n
تیم درمانگر ما متشکل از یک پزشک مستقر و دو پزشک آمادهباش، در آنجا حضور دارد. در حد خودمان داروهایی هم داریم. دستگاه شوک نداریم اما اورژانس بلافاصله آمد. قبول کنید در بین 4300 نفر، سه نفر فوتی، ناچیز است. از گذشته شفق خیلی بد میگویند. کاش بتوانیم هماهنگ کنیم که خبرنگاران ببینند که دیگر آن فضا نیست، به جای 1500 نفر، 400 نفر ظرفیت دارد.
\n\n
* در حال حاضر وضعیت نظافت در شفق چگونه است؟
\n\n
سه روز یکبار حمام میروند.
\n\n
* مشکل آب حل شد؟
\n\n
بله، تصفیهخانه نصب کردهایم. دانشگاه سه ماه به خاطر مشکل آب مجوز نمیداد.
\n\n
* وضعیت بیماریهای عفونی مثل ایدز چگونه است؟
\n\n
ما نمیتوانیم تست بگیریم مگر اینکه فرد خودش اعلام کند. یکی دو مورد بوده که به بیمارستان اعزام شدهاند.
\n\n
* اوایل اجرای طرح، گفته شد 85 درصد این زنان باردار بودهاند. صحت دارد؟
\n\n
دو نفر که بلافاصله جدا کردیم و به مددسرا فرستادیم. این طرحی که انجام شده، در کشور بینظیر بوده است. بهارانی نبوده، این هماهنگی نبوده، همه دستگاهها پای کار آمدهاند، ستاد 2 میلیارد تومان تأمین اعتبار کرد ...
\n\n
* به این معتادان متادون داده میشود؟
\n\n
در اخوان و شفق داده میشود اما در کمپها خیر.
\n\n
* به بهزیستی ارجاعی داشتهاید؟
\n\n
خیر.
\n\n
* الان که شفق در حال فعالیت است، وضعیت مرکز نگهداری زنان خیابانی لویزان چطور است؟
\n\n
قبلا خیلی فعال بود اما حالا غیر معتادها را آنجا فرستادیم.
\n