فکرشهر
با معرفی «کاملا هریس» به جای «جو بایدن» و اجماع دموکراتها بر او به عنوان گزینه نهایی برای حضور در انتخابات ۲۰۲۴ شاهد تغییراتی در نتایج نظرسنجیهای ریاست جمهوری آمریکا و جبران عقب ماندگی دموکراتها در این رقابت و در مواردی پیشی گرفتن آنان هستیم. از سوی دیگر، جمهوری خواهان نیز در این بین بیکار ننشسته و در صدد تغییر نتایج و برتری بر کاندیدای دموکراتها هستند. به نظر میرسد این بار جمهوری خواهان با سوار شدن بر موج حاصل از تنشهای موجود در خاورمیانه و طراحی حرکاتی مبتنی بر دکترین سیاست خارجی خود، با قراردادن دموکراتها به عنوان حزب حاکم در موقعیتی خطرناک، در صدد تغییر بازی به نفع خود جهت راهیابی به کاخ سفید میباشند.
برای درک بهتر نقشه «ترامپ» و جمهوری خواهان در ابتدا به توضیح تفاوت دکترین سیاست خارجی دو حزب قدرتمند در ایالات متحده خواهیم پرداخت و در ادامه به تشریح موج سواری جمهوری خواهان بر این اساس میپردازیم.
دکترین سیاست خارجی جمهوری خواهان که در رویکرد سه رییسجمهورِ جمهوریخواه ایالات متّحده آمریکا در سه دههٔ اخیر، رونالد ریگان، جورج بوش (پدر)، جورج بوش (پسر) به روشنی دیده میشود، نشان دهنده سیاست خارجی تهاجمی و استفاده از قدرت نظامی عریان در سطح بین المللی است.
در نظر این دولتمردان، رویکرد تهاجمی در مواجهه با کشورهایی که مزاحم منافع این کشورند، از جمله انتخابهای مقبول و معقول میباشد؛ اما در مقابل دموکراتها، درعرصه سیاست خارجی بیشتر معتقد و طرفدار مصالحه و استفاده از راه حلهای دیپلماتیک هستند و تمایل کمتری به دخالت نظامی دارند و وجود همین باور حزبی در سنوات گذشته منجر به کاهش نیرو در افغانستان و خروج آمریکا از عراق شده است. به همین منظور به نظر میرسد در برهه حساس کنونی نیز دولت مستقر در آمریکا بر اساس همان استراتژی تمام تلاش خود را برای دور ماندن از آتش جنگ اسراییل و غزه به کار گرفته است؛ زیرا به تجربه دریافته اند که درگیر شدن در جنگی مستقیم و درازمدت در چنین موقعیتی میتواند چالشهای جدی را بر سر راه موفقیت آینده این حزب به وجود آورد.
مرور سیاست داخلی آمریکا که در ادامه بیشتربه آن خواهیم پرداخت نشان دهنده این واقعیت است که در اکثر مواقع ورود به یک جنگ در زمان تصدی دموکراتها و عدم دستیابی به اهداف تعیین شده باعث تضعیف موقعیت آنها در اذهان عمومی رای دهندگان آمریکایی و به دنبال آن شکست از جمهوری خواهان و خروج از کاخ سفید شده است؛ از این روی میتوان به تجربه جنگ داخلی آمریکا در سال ۱۸۶۰ اشاره کرد که میان طرفداران لغو برده داری و هواداران نظام برده داری رخ داد و به شکست حزب دموکرات و ایالتهای جنوبی از جمهوری خواهان شمالی انجامید و برای چند دهه دموکراتها را به یک نیروی سیاسی کم اهمیت تبدیل کرد و یا در برههای دیگر با ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول در زمان ریاست جمهوری «ویلسون» که در تاریخ ۶ آوریل ۱۹۱۷ به وقوع پیوست و این تصمیم نیز بعدها به شکست دموکراتها در انتخابات سال ۱۹۲۰ منجر شد.
همچنین میتوان به درگیر شدن در ماجرای گروگانگیری ۵۲ دیپلمات این کشور در تهران به مدت بیش از یک سال نیز اشاره کرد که در نهایت منجر به شکست کارتر در انتخابات سال ۱۹۸۰ از ریگان جمهوری خواه شد و این حزب را مجددا به مدت ۱۲ سال از کاخ سفید دور نگه داشت.
با در نظر گرفتن این تاریخچه و با تحلیل دکترین سیاست خارجی جمهوری خواهان و موضع گیریهای اخیر نمایندگان این جریان فکری در روزهای اخیر به نظر میرسد ورود مستقیم آمریکا در منازعات خاورمیانه میتواند یکی از ترفندهای آنها برای بازگشت به قدرت باشد؛ در صورتی که فشارهای سیاسی داخلی توسط جمهوری خواهان و ایجاد و استمرار بحران در منطقه خاورمیانه از طرف جناحهای درگیر، «بایدن» و «هریس» را مجبور به عبور از دکترین سیاست خارجی خود و ورود مستقیم به این منازعات کند، در نهایت «ترامپ» در مبارزات انتخاباتی به نفع خود از این موقعیت استفاده کرده و دست بالا را در رقابت پیش رو پیدا خواهد کرد.
حال با طرح دو پرسش مهم و اساسی روبرو هستیم که پاسخ به آن میتواند دورنمای روشن تری از آینده جهان و خاورمیانه را در ذهن ترسیم کند:
اول اینکه آیا اقدامات آینده جمهوری خواهان به منظور تصاحب کرسی ریاست جمهوری منجر به تضعیف مدیریت دموکراتها بر فضای سیاست داخلی ایالات متحده و بهم ریختگی تعادل قدرت در عرصه بین المللی و ورود آمریکا به یک جنگ فراگیردرمنطقه خاورمیانه خواهد شد و یا با تدبیر و سیاست دموکراتها و پیش گیری از ورود ایالات متحده به یک رویارویی تمام عیارمنطقهای این حربه صرفا جهت تحقیر دکترین سیاست خارجی بایدن و متهم کردن آنها به بی عملی درعرصه سیاست خارجی از سوی جمهوری خواهان تعبیر و به عنوان ابزاری برای پیروزی در انتخابات ۲۰۲۴ جمهوری خواهان به کار خواهد رفت؟
پرسش دوم این که چه کسانی جمهوری خواهان را در رسیدن به این هدف یاری خواهند داد و برنده اصلی شعله ور شدن جنگ در خاورمیانه چه کشور یا کشورهایی خواهند بود؟
ادامه دارد...