فکرشهر ـ آرش علیزاده*: علوم، دانش و فنون مدیریتی و از جمله مدیریت پروژه در هر کشوری متناسب با فرهنگ و روابط حاکم بر آن کشور، دستخوش تغییراتی میشود که بعضیها در اصطلاح به این تغییرات میگویند ساخت نسخه بومیسازی شده. در کشور ما نیز بسیاری از موارد و فنون مدیریتی به نحوی بومیسازی و «ایرانیزه» میشوند و شاید هنگامی که این موارد بومیسازی را بررسی میکنیم، تفاوتهای بسیاری بین آن چیزی که در دنیا اتفاق میافتد و آن چیزی که در کشور ما اجرا میشود، بیابیم.
در این نوع سبک راهبری پروژه، فعالیتهای روزمره پروژه مثل همیشه با تأخیر فراوان در حال انجام است، هدر رفت منابع یک روال عادی و روزمره است، از راندمان پایین ماشینآلات گرفته تا راندمان پایین نیروهای انسانی و دوبارهکاریها و تأخیرات و انحرافات بسیار زیاد از برنامههای بیسلاین زمان و هزینه مثل خیلی از پروژهها به وقوع میپیوندد. پول هم که طبق معمول به اندازه کافی نیست و میتوان همه مشکلات را به سادگی به گردن بیپولی و کمبود نقدینگی انداخت و مدیران ارشد پروژه همواره یا پشت کمبود نقدینگی پنهان میشوند یا پشت تأخیر در تهیه مدارک مهندسی و نقشهها یا کسری متریال و تجهیزات. تحریمهای آمریکا هم که از قدیمالایام از اصلیترین بهانهها برای توجیه همه تأخیرات و انحرافات پروژه است.
همه این موارد ادامه دارد تا این که قرار است یک ماه آینده، انتخابات، هفته دولت، دهه مبارک فجر، سفر استانی فرا رسد.
فشار استانداری ها، فرمانداری ها، بخشداری ها از یک سو و شوراهای شهری و روستایی از سوی دیگر خواب و خوراک را از شهرداران و دهیاران می ستاند. کابوس شهرداران و دهیاران زمانی است که پروژه های هدف، فاقد نقدینگی باشند. این طلایه داران توسعه، همه وقت و انرژی خود را در سازمان برنامه و بودجه و ادارات کل استانداری، فرمانداری و بخشداری برای چانه زنی و جذب اعتبارات فوری می گذرانند. مطالبات روزمره مردمی، تمامیت خواهی بعضی از اعضای شوراها، فشار پیمانکاران از درون مجموعه و فشار مدیران ارشد برای افتتاح، استرس نظارت واحد های بازرسی از بیرون، رعایت اصولی و فنی پروژه ها در زمان محدود و حجم کار باقیمانده از چالش های اساسی این مدیران شهری و روستایی است. کوتاه کردن غیر منطقی زمان پروژه دو مشکل اساسی را در بین راه این مدیران قرار خواهد داد. اولین قربانی کیفیت خواهد بود. مبرهن است که با افزایش سرعت نظارت به شدت کاهش و دقت و رعایت اصول فنی کم خواهد شد. دومین پیشامد افزایش هزینه های پروژه در دو قالب خواهد بود.
حالت اول در زمان اجرا که به دلیل کوتاه کردن زمان برای اتمام پروژه برای رسیدن به افتتاح مدیریت مالی، ارزیابی و استعلامات واقعی صورت نمی گیرد و حالت دوم هزینه های بعد از اتمام و افتتاح طرح یا پروژه است که به دلیل سرعت در انجام عملیات و پایین آمدن کیفیت در دوره تضمین یا پس از بهره برداری، هزینه های جدیدی بر پروژه تحمیل می شود. از آن جایی که تخصیص اعتبار پس از افتتاح پروژه میسر نیست، هزینه های اضافه شده ناشی از مطالبات پیش گفته و چگونگی تامین آن یکی از مشکلات جدی رییس دستگاه اجرایی (شهردار و دهیار) است.
بدیهی است که در صورت ادامه روند افتتاح زود هنگام پروژه ها و نادیده گرفتن نظرات صاحب نظران، تولد ناقص هر چه بیشتر پروژه های عمران شهری و حیات پر هزینه و مرگ تدریجی همچنان حکایت تلخی است که در راس، اعتبار، رزومه و آبروی مردمی شهرداران و دهیاران زحمت کشی را هدف قرار می دهد که همواره مصونیت خود را به خظر انداخته اند و کمک حال دولت ها بوده اند؛ مدیرانی که با تغییر دولت ها مورد فراموشی و بی مهری قرار گرفته اند و گرفتار تسویه حساب های سیاسی شده اند.
*کارشناسی ارشد مهندسی عمران