پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
اختصاصی «فکرشهر»
فکرشهر: براساسِ تعریفِ سنّتی، سواد یعنی: توانایی خواندن و نوشتن و باسواد به کسی گفته می‌شود که بتواند، بنویسد و بخواند؛ اما با رشدِ همه جانبه‌ی جوامع، برخی، سواد را...
کد خبر: ۲۰۱۱۵۲۲
يکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۴

دانش و پرسش (سوال و سواد)؛ همراه کردنِ این دو واژه از این بابت است که هرجا سخن از دانش و سواد، می‌شود، سوال و پرسش هم به میان می‌آید. 

براساسِ تعریفِ سنّتی، سواد یعنی: توانایی خواندن و نوشتن و باسواد به کسی گفته می‌شود که بتواند، بنویسد و بخواند؛ اما با رشدِ همه جانبه‌ی جوامع، برخی، سواد را دانستن‌ِ یک زبانِ خارجی اعلام کردند و با ورود رایانه به زندگی، باسواد کسی بود که می‌توانست با رایانه کار کند. 

در تعریفی دیگر، امروزه باسواد، کسی است که ضمن اظهار نظر نکردن در هر موضوعی، بتواند تا حدودی در رشته‌ی تحصیلیِ خود به هر پرسشی، پاسخی، روشن، بدهد و شنونده را از سوال کردن، بی نیاز کند و خود نیز بتواند با دانسته هایش، تغییری در زندگی خویش، ایجاد کند که در نهایت به سود خود و دیگران بینجامد. 

در دهه دوم قرن ۲۱، سازمان ملل متحد، در تعریفی جدید، داشتنِ دوازده مهارت را به ترتیب زیر، مصداقِ سواد، اعلام کردند: 

۱- سواد عاطفی: توانایی برقراری روابط عاطفی با دیگران و خانواده. 

۲- سوادِ ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستنِ آداب اجتماعی. 

۳- سوادِ مالی: توانایی مدیریتِ مالی خانواده، دانستنِ روش‌های پس‌انداز و توازن دخل و خرج. 

۴- سواد ِ رسانه‌ای: دانستنِ رسانه‌ی معتبر از نامعتبر. 

۵- سوادِ تربیتی: تواناییِ تربیتِ فرزندانِ شایسته. 

۶- سوادِ رایانه‌ای: دانستنِ مهارت‌های رایانه.

۷- سوادِ سلامتی: دانستنِ اطلاعاتِ مهم درباره‌ی تغذیه‌ی سالم و کنترلِ بیماری‌ها. 

۸- سوادِ نژادی و قومی: شناختِ نژاد‌ها و قومیت‌ها بر اساسِ احترام و تبعیض نگذاشتن. 

۹- سوادِ بوم‌شناختی: دانستنِ راه‌های حفاظت از محیطِ زیست. 

۱۰- سوادِ تحلیلی: تواناییِ شناخت و تحلیلِ نظریه‌های مختلف و ایجادِ استدلال‌های منطقیِ بدون تعصب. 

۱۱- سوادِ انرژی: توانایی مدیریتِ مصرفِ انرژی. 

۱۲- سوادِ علمی: علاوه بر سوادِ دانشگاهی، توانایی بحث یا حل و فصلِ مسائل با راهکار‌های علمی و عقلانی مناسب؛ بنابراین اگر این مهارت‌ها را بپذیریم، هیچگاه با لفظ ِ نامانوس ِ بی سواد، کسی را مخاطب قرار نمی‌دهیم و در این تقسیم بندی نکته جالب آن است که مدارک و تحصیلات دانشگاهی در آخرین مرتبه‌ی سواد جای گرفته است. از زاویه‌ای دیگر، کسی باسواد است که زبانِ مخاطبش را بداند و به اندازه‌ی دانشِ او سخن، بگوید. 

البته صحبت کردن در جمعی که بیشترِ افرادِ آن ناشناخته باشند، زبانی خاص و هنر سخنران را می‌طلبد. وقتی سوالی مطرح می‌شود، برخی افراد، قبل از اینکه به فکر پاسخی منطقی و همه فهم باشند، به رجزخوانی می‌پردازند و با واژه‌هایی ناآشنا، فراتر از درک مخاطب سخن می‌گویند و در آغازِ کلام، ضمن به رخ کشیدنِ معلوماتِ خویش، حریفِ مغلوبِ زانو بر زمین زده را چنان می‌کوبند، که توانِ حریف، برای شنیدن، به کمترین، میزان، می‌رسد و آنگاه، آهنگ‌ِ پاسخ ِ فرد ِ باسواد، با همان واژه‌های دشوار، از راه می‌رسد و غافل از اینکه دیگر گوشی برای شنیدن، نمانده است. 

در پایان، باسواد واقعی هیچگاه از چندین جلد کتابی که خوانده است، برای خود دیوار بلندی نمی‌سازد تا راهِ نسیمِ دل انگیزِ نقد را به حیاطِ وجودِ خویش ببندد و تا نیندیشد، سخنی بر زبان نمی‌راند؛ چرا که مراقب درون خویش است و ایمان دارد به این قول سعدی که:

هرکه پرهیز و زهد و علم فروخت/ خرمنی گِرد کرد و پاک بسوخت.


* فعال ادبی

منبع: فکرشهر
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر