سه‌شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
جستجو
آخرین اخبار استان بوشهر
مطالب بیشتر
گفت و گوی اختصاصی و مفصل «فکرشهر» با روانشناس بالینی و عضو جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران:
فکرشهر: در همین راستا، «فکرشهر» با آقای «همایون فقیه»، روانشناس بالینی و عضو جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران گفت وگویی مفصل درباره خودکشی و علائم هشداردهنده آن، باید‌ها و نباید‌ها و اهمیت حمایت اطرافیان داشته است و طبق تایید این روانشناس نیز، اگر علائم و نشانه‌های گفته شده درباره خودکشی، جدی گرفته شود، این اقدام قابل پیش بینی و پیشگیری است...
نویسنده : آذر حسینی
کد خبر: ۲۰۱۱۸۹۰
دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۹
فکرشهر

یکی از پدیده‌های پیچیده روانی و اجتماعی رفتار انسان‌ها که در عصر فعلی و در چند سال اخیر رو به افزایش نهاده و به ویژه در حال شدت گرفتن در بین نسل جوان، نوجوان و حتی کودکان در ایران است، اقدام به «خودکشی» است که این مساله در حال حاضر در استان بوشهر نیز دامنگیر برخی خانواده‌ها شده و خبر‌هایی از اقدام برخی نوجوانان و جوانان به انجام این رفتار به گوش می‌رسد که بسیار نگران کننده است؛ اقدامی که نه تنها یک فرد بلکه یک خانواده و کل جامعه را درگیر می‌کند.

اما طبق گفته روانشناسان، اقدام به «خودکشی» علایمی دارد؛ فردی که به این موضوع فکرمی کند، اغلب، رفتارها، صحبت‌ها و شرایطی دارد که اطلاع از آن و داشتن دانش کافی در این باره، می‌تواند اطرافیان فرد در معرض خطر (خانواده، دوستان و...) را متوجه قصد او کرده و آن‌ها حتی می‌توانند برای بهبود شرایط و کنترل وضعیت اقدام کنند.

در همین راستا، «فکرشهر» با آقای «همایون فقیه»، روانشناس بالینی و عضو جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران گفت وگویی مفصل درباره خودکشی و علائم هشداردهنده آن، باید‌ها و نباید‌ها و اهمیت حمایت اطرافیان داشته است و طبق تایید این روانشناس نیز، اگر علائم و نشانه‌های گفته شده درباره خودکشی، جدی گرفته شود، این اقدام قابل پیش بینی و پیشگیری است.

خودکشی

فکرشهر: جناب «فقیه»، برای اولین سوال، بفرمایید اصلا چه می‌شود که یک نفر به خودکشی فکر می‌کند؟ در واقع می‌خواهم بدانم چگونه ذهنیت یک فرد به طرف خودکشی کشانده می‌شود و اقدام به این کار می‌کند؟

سوال شما را می‌شود این طور خلاصه کرد، فردی که در مرحله اقدام به خودکشی قرار می‌گیرد، در واقع مدتی است که در ذهنش این سوال در حال چرخیدن است که «آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟»

دقیقا همین سوال مطرح است و برای پاسخ به این سوال باید در ذهن فرد به دنبال سرنخ‌هایی از فرایند‌های نوروسایکولوژی، نوروساینس و روان شناختی موثر در خودکشی باشیم. برای تخصصی نشدن و قابل درک بودن مساله برای عموم همراهان ارجمند این گفتگو، فقط به بُعد روانشاختی این مساله در ذهن فرد اقدام کننده به خودکشی اشاره‌ای کوتاه و رسا می‌کنم.

وقتی که یک مثلثی در ذهن فرد شکل بگیرد که یک ضلع آن باور‌های آن فرد و ضلع دوم یک سری احساسات خاص فرد و در ضلع سوم یک سری خاطرات باشد و ذهن با این مثلث درگیر شود، احتمال این که فرد بخواهد به زندگی اش پایان دهد، زیاد می‌شود.

فکرشهر: به هر حال ما انسان هستیم و خیلی وقت‌ها چنین وضعیتی برای فرد ممکن است پیش بیاید ولی همه به خودکشی فکر نمی‌کنند و یا به این راه نمی‌روند؛ این احساسات دقیقا چه هستند که چنین قدرتی دارند؟

در ذهنیت چنین افرادی، احساساتی همچون ناامیدی، درماندگی و خصومت، برجستگی شان از سایر احساسات بیشتر است و البته احساساتی همچون غم و نفرت هم حضور پیدا خواهند کرد.

فکرشهر: در مورد باور‌ها و افکار چطور؟‌

این ضلع شامل باور‌هایی همچون این است که «من بی کفایت و بی ارزش هستم» و «آینده امیدوارکننده‌ای در انتظارم نیست» و «کاری هم از دست دیگران بر نمی‌آید که برایم انجام دهند» و باور‌هایی از این دست.

فکرشهر: چه دردناک! و جایگاه خاطرات در این مثلث، کجاست؟

وقتی این احساسات و باور‌ها با یکدیگر ترکیب می‌شود و فرد از خاطرات و تجارب گذشته خود نیز یک سری اطلاعاتی را گزینش می‌کند که تایید کننده این احساسات و باور‌ها باشد، ذهن فرد موقعیتی را ایجاد می‌کند که به این سوال برمی خورد که آیا زندگی که این همه رنج و مشقت و نادیده گرفته شدن از طرف دیگران دارد و هیچ آینده امیدوار کننده‌ای هم در انتظارم نیست، ارزش زیستن و زندگی دارد؟

فکرشهر: در این صورت، چطور می‌توان از چنین موقعیتی بیرون آمد؟

وقتی فردی وارد این منطقه و موقعیت می‌شود و نشخوار‌های فکری هم به آن اضاف می‌شود، بدون کمک دیگران و کمک‌های تخصصی، بسیار سخت است که فرد از این موقعیت بیرون بیاید.

خودکشی

فکرشهر: اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید.

گاهی اوقات فردی که دچار ذهنیت خودکشی شده و در حال ورود به موقعیت خودکشی است، به خاطر ارزش‌هایی که برایش زیست می‌کند و به عنوان عوامل محافظت کننده ازشان یاد می‌شود، از خودکشی کردن منصرف می‌گردد.

فکرشهر: عوامل محافظت کننده؟

بله؛ عوامل محافظت کننده عواملی هستند که خطر خود کشی را کاهش می‌دهند، اما مهم است که بدانیم حتی گاهی اوقات وجود عوامل محافظ کننده تضمین خودکشی نکردن فردا را نمی‌دهند، اما نکته بسیار مهم این است که هر چقدر تعداد این عوامل بیشتر باشد، مهارت تاب آوری فرد در مقابله با استرس، اضطراب و ناملایمات زندگی بیشتر است. 

عوامل محافظت کننده سه دسته هستند. دسته اول «عوامل محافظت کننده فردی» است، شامل: حس توان مندی، مهارت‌های بین فردی موثر، مهارت حل مساله منطقی، مهارت مقابله سالم و موثر با مشکلات زندگی، خوش بینی و امید به آینده و وجود حس هدفمندی، وجود وابستگی‌های مذهبی و امثالهم.

دسته دوم، «عوامل محافظت کننده خانوادگی» هستند شامل: حس مسوولیت نسبت به خانواده، روابط خانوادگی مناسب، برخورداری از حمایت خانوادگی و.... 

مورد سوم هم «عوامل محافظت کننده اجتماعی» هستند که وجود شبکه حمایت اجتماعی مناسب دوستان، درگیری و مشارکت در اجتماع، زندگی اجتماعی رضایت بخش، محیط کاری حمایتی و رضایت بخش، دسترسی مناسب و سریع و ارزان به خدمات سلامت روان و از این نوع عوامل را شامل می‌شود.

فکرشهر: پس، اگر فردی عوامل محافظت کننده نداشته باشد یا عوامل کافی نباشد و کسی برای کمک در موقعیت گفته شده نباشد، چه دوستان و خانواده و اطرافیان و چه متخصصان، احتمال خودکشی او وجود دارد؟ و حتی این احتمال بیشتر می‌شود؟

بله؛ افراد به دلایل مختلفی به خود آسیب می‌زنند که از آن دلایل آن می‌توان عدم توانایی مدیریت یا کنترل احساسات سختی همچون غم، خشم، گناه، شرم، تسکین احساسات و یا افکار منفی، جلب توجه و دریافت واکنش اطرافیان، تنبیه کردن خود، ناراحتی و افسردگی و اختلالات روان داشتن، آشفتگی ذهنی روانی، عدم دوست داشتن خویش، مشکلات خانوادگی و اجتماعی، سندرم‌های ضربه عاطفی و عشقی، سابقه اقدام به خودکشی در گذشته، مبتلا بودن به بیماری‌های مزمن و... اشاره کرد که در علت‌های اقدام به خودکشی یا رفتار‌های آسیب رسان مجموعه علل‌های مختلفی حضور دارد و اگر کسی نباشد که در مدیریت این احساسات به فرد کمک کند، احتمال خودکشی هم افزایش می‌یابد.

فکرشهر: با توجه به این علت‌هایی که برشمردید، لطفا بفرمایید علائمی را که نشان دهنده زنگ خطر در مورد خودکشی در اطرافیان ما هستند، چگونه شناسایی کنیم؟

اگر دیدید فردی در مورد قصد خودکشی صحبت می‌کند، در مورد مرگ خیلی بیشتر از حد معمول گفتگو کردن یا نوشتن در شبکه‌های اجتماعی و یادداشت‌های فردی، به دنبال روش‌های خودکشی بودن، گفتن این که دلیلی برای زندگی ندارد و کلافگی و بی قراری زیاد، افزایش مصرف الکل یا مواد مخدر، انزواطلبی و وصیت کردن و بخشش اموالش به سایرین، تغییرات خلقی زیاد و بی اهمیتی به مسائل شخصی و احساس ناامیدی و پوچی و. از جمله نشانه‌ها هستند.

فکرشهر: در برخورد با چنین افرادی که دچار افکار خودکشی هستند، چه باید کرد؟ چه جملاتی بگوییم که منصرفشان کند؟ منظورم این است که گفتگو چگونه باشد؟

بگذارید این طور توضیح دهم؛ چنین جملاتی را هیچگاه نباید به افراد در معرض این خطرات گفت: خجالت بکش! قوی باش! خدا بیش از توان آدم بهش مشکل نمی‌دهد پس تحمل کن! ادامه بده! فکر کردی بعد از مردنت چه بلایی سر خانواده و دوستانت خواهد آمد؟! چه آدم ترسو یا خودخواهی هستی که می‌خواهی خودکشی کنی! مگر چه چیزی کم داری؟! فلانی را نگاه کن که چقدر مشکل دارد و اصلا به خودکشی هم فکر نمی‌کند! و....

نگوییم: تو چیز‌های با ارزش زیادی در زندگی داری، باید بیشتر قدردان باشی! افراد دیگر خیلی مقاوم‌تر از تو هستند، چرا باید تا این حد ناراحت باشی؟ من هرگاه احساس ناراحتی می‌کنم پیاده روی می‌کنم، اعمال مذهبی انجام می‌دهم، جملات تاکیدی مثبت می‌گویم و حالم خوب می‌شود. تو هم باید همین کار را انجام دهی! تو برای جلب توجه این کار را می‌کنی، اگر با خانواده ات این کار را کنی، بسیار خودخواه هستی! خوب می‌شوی! و...».
وقتی امثال چنین جملاتی را به فرد می‌گوییم، ایشان خوب درک نمی‌شود و همین باعث می‌شود دیگر پیش ما درددل نکند یا حتی به تصمیمش مصرتر شود و چنین جملاتی فقط فرد را بیشتر دچار عذاب وجدان می‌کند.

فکرشهر: و چه جملات یا کلماتی را باید بگوییم؟

بگوییم: به نظر می‌رسد درد و رنج زیادی را تحمل می‌کنی، چه چیزی الان تو را رنج می‌دهد؟ تو در این موضوع تنها نیستی، افراد دیگری هم با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کنند؛ دوستت دارم و برای من مهم هستی، می‌خواهم بدانم چه بر تو می‌گذرد؟ تقصیر تو نیست که این احساس را تجربه می‌کنی، من نیز اگر در موقعیت مشابه تو بودم شاید همین حس را تجربه می‌کردم. این که احساساتت را با من در میان می‌گذاری بسیار برایم با ارزش است، دوست دارم بیشتر بشنوم.

خودکشی

فکرشهر: آیا گفتگو درباره خودکشی کار خوبی است و فرد بیشتر تشویق به انجام این کار نمی‌شود؟

خیر. گفتگوی همدل محور و همراه با شنونده خوب و فعال بودن حتی مانع انجام یا حداقل به تعویق انداختن این اقدام توسط فرد می‌شود، اما گفت وگوی اصولی و صحیح.

فکرشهر: این گفت و گوی اصولی و صحیح که می‌فرمایید، چگونه است؟

اگر دوست من افکار خودکشی دارد یا حتی قصد انجامش، من باید بدون هیچ گونه ترسی مستقیم ازش بپرسم که به فکر خودکشی هست؟ نیست؟ چطور است؟ و فکر نکنم که اگر مستقیم این حرف را بپرسم ممکن است بیشتر مشوقش بشوم که اقدام کند؛ البته به شرطی مشوقش نمی‌شوم که آن جملات نگوییم بگوییم را درست استفاده کرده باشم.

فکرشهر: جناب فقیه، لطفا بفرمایید دقیقا چگونه می‌توانیم از فردی بپرسیم که آیا قصد خودکشی دارد یا خیر؟ 

عرض شد که داشتن برخی افکار مثل غم و ناامیدی و... که در برخی بزرگسالان و دوران بحرانی نوجوانی و جوانی وجود دارد، باعث می‌شود برخی به فکر خودکشی بیفتند و این، به معنای این نیست که حتما اقدام خواهند کرد؛ اما قطعا به معنای صرفا جلب توجه هم نیست؛ بلکه به معنای کمک خواهی است. در این مساله باید گام به گام جلو رفت.

ابتدا باید در مکان و زمان مناسب بود و تا حد امکان حریم خصوصی فرد رعایت شود و البته ناگفته نماند که اگر شرایط خیلی بحرانی بود، باید سریع اقدامات اورژانسی را انجام داد.

در گام دوم باید با ابراز اصولی نگرانی خودمان و این که ما آماده هستیم به ایشان کمک کنیم، آغاز کنیم.

گام سوم باید مستقیم پرسید که با توجه به شرایط فعلی آیا به خودکشی فکر هم کرده ای؟

گام چهارم این است که اگر شرایط بحرانی نیست، به وی اجازه و آزادی عمل بدهیم که با ما یا هر شخص قابل اعتماد دیگری در ارتباط و گفتگو باشد.

گام پنجم این است که در صورت شنیدن تایید بر این که قصد انجام خودکشی را دارد، خونسردی خود را حفظ کنیم.

گام ششم که از مهم‌ترین گام‌ها است و فعلا فرصت کافی برای پرداختن به جزییات آن نیست، این است که ما مهارت گوش دادن فعال و همدلی کردن با چالش‌های فرد را بلد باشیم.

در گام هفتم باید اعلام کنیم که ما آمادگی کامل برای ارتباط گرفتن و کمک کردن به او را داریم؛

و در گام هشتم نباید به کسی که به فکرخودکشی است قول بدهیم این راز بین ما و ایشان باقی خواهد ماند چرا که دارا بودن افکار خودکشی نیازمند مداخلات فوری تخصصی است؛

و در نهایت در گام نهم، اگر شرایط فرد بسیار بحرانی است و احتمال می‌دادیم که به احتمال زیاد اقدام به خودکشی می‌کند باید حتما با ۱۲۳ یا ۱۱۵ تماس گرفته و فرد، تحت نظر متخصص و مداخلات درمانی قرار بگیرد.

رعایت همان بگوییم‌ها و نگوییم‌ها و رعایت ۹ گامی که عرض شد و تغییر این باور‌های اشتباه در خودمان در مورد افرادی که قصد یا افکار خودکشی دارند به باور صحیح، کمک کننده است.

فکرشهر: اگر با رعایت مواردی که فرمودید بپرسیم و انکار کند چطور؟

با توجه به علائمی که عرض شد در فردی که فکر خودکشی دارد، آن ۹ گام را با او جلو می‌رویم، اگر باز انکار کرد و، اما حدس زدیم شدت علائم بالاست، باید سریع برویم سر گام نهم. 

ضمن این که ما در مسائل روانشناختی و روان، طبق اخلاق حرفه ای، رازدار تمامی مسائل مراجع کننده هستیم به جز چند مورد که یکی از آن، این هاست که فردی افکار خودکشی داشته باشد؛ در این صورت باید به والدین یا مراکزی همانند اورژانس اجتماعی، اورژانس بیمارستان و... اطلاع داد. 

در واقع در موضوع خودکشی اگر واقعا مطمئن شدیم باید حتما اقدامات لازم را انجام بدهیم حتی اگر انکار کند؛ اما مساله کهک این است که اگر ما رابطه مناسب و عاطفی خوب و همدلی کافی با فرد داشته باشیم، به احتمال فراوان با ما سخن خواهد گفت.

فکرشهر: جناب فقیه، آیا افرادی که قصد خودکشی دارند در تصمیم شان واقعا مصمم هستند؟

چنین افرادی عموما بین زندگی و مرگ مردد هستند و اگر مورد حمایت عاطفی و درمانی در زمان و موقعیت مناسب قرار بگیرند، قطعا از اقدامشان جلوگیری می‌شود.

فکرشهر: آیا این طور نیست که خودکشی‌ها به طور ناگهانی و بدون هشدار قبلی رخ می دهند؟

خیر. در اغلب خودکشی‌ها پیش از وقوع، فرد یک سری علائم کلامی یا رفتاری از خود نشان می‌دهد که این علائم بسیار دارای اهمیت هستند و خب، البته گاهی هم بدون علائم هشدار دهنده هستند.

فکرشهر: در پاسخ به سوالات قبل فرمودید افراد دچار اختلالات روانی اقدام به خودکشی می‌کنند؛ آیا این رفتار منحصر به چنین افرادی است؟

خیر. رفتار خودکشی، خبر از یک نارضایتی عمیق می‌دهد؛ نه صرفا حتما باید فرد به یک اختلال روانی مبتلا باشد تا اقدام به خودکشی کند.

خودکشی

فکرشهر: بسیار متشکرم از توضیحات مفصل و خوب تان. جناب فقیه در مورد ابزار‌ها و شیوه‌هایی که افراد اقدام به خودکشی می‌کنند نیز توضیحاتی بفرمایید؟

قطعا با دشوار ساختن خودکشی، این اقدام هم کاهش خواهد یافت. اگر افرادی در اطرافیان مان است که می‌دانیم تکانش گرا می‌باشند یا سابقه اقدام به خودکشی را داشته اند، چنین افرادی به دلیل این که آگاهی ندارند مشکل شان گذرا است، ممکن است اقدام به خودکشی کنند، لذا لازم است و باید، وسایلی را که احتمال می‌دهیم از طریق آن می‌توانند خودکشی کنند، از دسترس این افراد دور کنیم و مهم این است که با دور کردن وسایل می‌توان زمان گفتگو و آرام کردن فرد را خرید.

فکرشهر: از نظر اجتماعی چگونه می‌توان این ابزار‌ها را دور ساخت؟

متاسفانه باید خدمت تان عرض کردن اکثریت افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند به ویژه در نوجوانان و جوانان، از طریق مصرف موارد و چیز‌هایی اقدام می‌کنند که فعلا به دلیل رعایت اخلاق حرفه‌ای از بیان اسامی آن معذوریم، اما وقتی از این افراد سوال می‌شود که از کجا تهیه کردید، اکثرا می‌گویند در فلان قهوه فروشی شهر، در فلان عطاری شهر و...؛ یعنی چنان این قهوه فروشی‌ها و عطاری‌ها که اسامی و مکان برخی شان را هم بیماران ما دقیق می‌دهند، بدون نظارت رها شده اند که به این درجه از وقاحت رسیده اند که به راحتی چیز‌هایی که افراد با آن خودکشی می‌کنند به نوجوانان و جوانان می‌فروشند و حتی به خاطر منافع مالی خودشان به هر طریقی آنان را معتاد به قهوه فروشی خود می‌کنند و قطعا هستند عطاری و قهوه فروشی‌های معتبر و با اخلاق، اما متاسفانه برخی رها شده و انواع و اقسام مواردی را می‌فروشند و واقعا ما نمی‌دانیم چه موقع این موضوع می‌خواهد جمع شود.

فکرشهر: این که وحشتناک است؛ وظیفه نظارت بر این موارد بر عهده کدام سازمان است؟

دقت بفرمایید در موضوع یک آسیب اجتماعی مثل خودکشی و تمامی حواشی آن که به برخی اشاره شد، نظارت صرفا بر عهده مجموعه بهداشت و درمان نیست و سازمان و نهاد‌های مختلفی باید پای کار بیایند و همکاری کنند وگرنه ما شاهد افزایش این آسیب فردی و اجتماعی خواهیم بود.

فکرشهر: چطور؟ کدام سازمان ها؟

در همایش ملی پیشگیری از خودکشی که شهریورماه امسال برگزار شد، گفته شد که ۳۰ نهاد مسوولیت در کاهش آسیب‌های اجتماعی دارند. آموزش پرورش یکی از ارکان اساسی این مساله است و یا خود مجموعه بهداشت و درمان باید تغییرات اساسی در روند کلاس‌های پیش از ازدواج خود انجام دهد و یا از ظرفیت سازمان‌های مردم نهاد در امور خانواده کمک گرفت و همکاری‌های بین مجموعه بهداشت و درمان و بهزیستی و پلیس به حد اعلاء و بهترین کیفیت خود برسد و سایر راهکار‌ها که فعلا مجال بیان آن نیست و اگر جامعه و مسوولین صرفا توقع دارند که این معضل را فقط مجموعه بهداشت و درمان حل کند و کاهش دهد، قطعا این مهم میسر نخواهد شد؛ هر چند که این مجموعه تمام همت و توان خود را گذاشته و اصلا نباید از اهمیت سازمان‌های دخیل در مسائل مالی و اقتصادی جامعه و نقش شان در اقدام به خودکشی افراد چشم پوشی نمود. خودکشی یک رفتاری است که یک طرف آن مسائل اجتماعی و فرهنگی است و حتی از نقش شهرداری‌ها در جلوگیری از این مساله نباید گذشت.

فکرشهر: کاملا درست است. موضوع فرهنگ در این زمینه نقش قابل توجهی دارد و مسایل فرهنگی می‌تواند باعث مشکلات بیشتری در این زمینه شود.

بله؛ یکی از موارد مهم این است که خانواده‌ها از برچسب خوردن به اینکه فرزندشان یا هر کسی دیگر اقدام به خودکشی کرده واهمه دارند و می‌گویند درز آن میان اطرافیان برایمان خیلی دشوار است و البته کاملا حق هم دارند، اما متاسفانه این رفتار خانواده باعث شده که درمان اصولی صفر تا صد فردی که اقدام به خودکشی کرده ناتمام بماند و مهم‌ترین عنصر درمان بعد از دارودرمانی و نجات فرد از مرگ، که روان درمانی می‌باشد، مورد غفلت خانواده‌ها و افراد قرار می‌گیرد.

مورد بعدی اثر گذاری رسانه‌ها و بلاگر‌ها در مورد خودکشی یا متشنج کردن فضای خانواده یا افکار و باور‌های افراد است که تاثیر این موضوع بر افراد غیر قابل انکار است و رشد بی رویه و قارچ گونه بلاگر‌ها حتی در استان و شهرستان و شهرمان باعث برهم خورد فضای استاندارد خانواده‌ها و افراد شده که برای بیان آسیب‌های وحشتناک این بلاگرنما‌های پول پرست و خودشیفته باید گفت وگویی مفصل باشد که فعلا مجال آن نیست.

فکرشهر: به نظر شما به عنوان یک روانشناس، بفرمایید رسانه‌ها و پایگاه‌های خبری در مورد انعکاس خبر خودکشی چگونه باید و نباید رفتار کند؟

از منظر جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی رسانه‌ها نباید اخبار مربوط به خودکشی را برجسته کنند؛ و باید از تکرار آنها خودداری کنند؛ از ادبیاتی که باعث حساس شدن مردم یا عادی سازی پدیده خودکشی می‌شود یا آن را راهکار سازنده‌ای در مقابله با مشکلات نشان می‌دهد استفاده نکنند؛ از بیان جزییات روش خودکشی خودداری کنند؛ از بیان جزییات محل خودکشی خودداری کنند؛ از تیتر‌های خبری حساسیت برانگیز استفاده نکنند؛ از به کار بردن عکس فیلم و معرفی لینک‌های رسانه‌های دیجیتال خودداری کنند...

و رسانه‌ها باید اطلاعات دقیقی درباره محل‌های دریافت کمک ارائه کنند؛ درباره حقایق خودکشی و شیوه‌های پیشگیری از خودکشی بدون ترویج باور‌های نادرست به مردم آموزش بدهند؛ گزارش‌هایی درباره نحوه مقابله با عوامل استرس زای زندگی یا افکار خودکشی و نحوه‌ی دریافت کمک را تهیه کنند؛ هنگام گزارش خودکشی افراد مشهور جانب احتیاط را رعایت کنند؛ هنگام مصاحبه با خانواده یا دوستان داغدار جانب احتیاط را رعایت کنند و....

این نکته را هم باید گفت که دست اندرکاران رسانه نیز ممکن است تحت تأثیر گزارش‌ها و اخبار خودکشی قرار گیرند و باید به سلامت روان خود توجه ویژه داشته باشند.

فکرشهر: از وقتی که در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم؛ و کلام پایانی جناب فقیه؟

کمک به افرادی که دارای افکار و احساسات خودکشی هستند واقعا امری طاقت فرسا است و در این مساله باید نهاد‌های مربوطه از سلامت روانی و اجتماعی و اقتصادی متخصصین در این زمینه حمایت‌های بیشتری کنند و باید جایگاه روان درمانگر و روانشناس در مجموعه بهداشت و درمان ارتقاء پیدا کند و به جایگاه اصلی خود برسد و خانواده‌ها نیز به ویژه والدین مهارت‌های فرزندپروری و مهارت‌های زندگی استاندارد را آموزش دیده و به کارگیری کنند و فراموش نکنیم که انسان‌ها با یک ارتباط و همدلی صحیح و اصولی است که درخت امیدشان می‌تواند در اعماق وجودشان ریشه بزند و سبز شود.

 

منبع: فکرشهر
ارسال نظر
آخرین اخبار
مطالب بیشتر