فکرشهر: خرداد، ماهی است که دنیا در آن ماه یکی از متعهدترین نویسندگان تاریخ به مسائل اجتماعی را از دست داد. ۱۹ خرداد (۹ ژوئن) سالروز وفات چارلز دیکنز نویسنده مشهور انگلیسی است که به نوشتن رمانهای اجتماعی و تعهد اجتماعی مشهور بود. دیکنز خالق آثار ماندگاری همچون داستان دو شهر، الیور توئیست، روزگار سخت، آرزوهای بزرگ، دیوید کاپرفیلد و … است. رمان داستان دو شهر او با فروش بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه پرفروشترین کتاب تاریخ و پس از کتب مذهبی احتمالاً پرتیراژترین کتاب تاریخ است و در طول قرن بیستم فیلمهای زیادی از روی آثار او ساخته شدند.
به گزارش فکرشهر به نقل از ایسنا، امسال که ۱۴۹ سال از وفات چارلز دیکنز میگذرد، درخصوص او با دکتر مسعود کشاورز، استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه اراک گفتگویی انجام دادهایم که شرح این گفتگو را در این مجال میخوانید.
چه چیزی چارلز دیکنز را در میان نویسندگان قرن ۱۹ خاص میکند؟
چارلز دیکنز به چند دلیل برای ایرانیان در میان نویسندگان قرن نوزدهم ویژگی خاصی داشت، یکی اینکه ما ایرانیان با دیکنز زودتر از سایر نویسندگان قرن نوزده آشنا شدیم.
قرن نوزدهم نویسندگان مشهور دیگری مثل توماس هاردی یا جرج الیوت هم دارد ولی هیچیک به اندازه چارلز دیکنز در ذهن ما ماندگار نشدهاند، در واقع اولین اشنایی ما با نویسندگان غربی قرن نوزدهم با دیکنز رقم خورد. یکی دیگر از دلایل خاص بودن دیکنز تنوع شخصیتها در رمانهای اوست. ویلیام تاکری، نویسنده هم عصر دیکنز، که کتاب "بازار خردهفروشی" او معروف است، میگوید "من تمام شخصیتهایی که میتوانستم را خلق کردهام و به قولی تمام ورقهایم را بازی کردهام ولی دیکنز هر لحظه که اراده کند میتواند یک شخصیت جدید خلق کند".
مشاهده میکنید که حتی نویسندگان هم عصر دیکنز نیز وی را منحصر به فرد میدانستهاند. پس جواب سوال را میتوان اینگونه داد که اولاً به دلیل تنوع آثار دیکنز و دوم به دلیل اینکه ما به عنوان ایرانی خیلی زودتر با دیکنز آشنا شدهایم آثارش به صورت متنوع ترجمه شد و با شخصیتهای رمانهای او بسیار همزاد پنداری میکردیم. ولی همانگونه که گفتم جایگاه دیکنز حتی میان نویسندگان هم عصر خودش هم ویژه بوده است.
شخصیتهای رمانهای دیکنز تا چه حد بازتابی از خود او بودند؟
سوال خوبی است. به عنوان مثال رمان دیوید کاپرفیلد را در نظر بگیرید. برخی معتقدند این رمان بسیار شبیه به بیوگرافی واقعی شخص دیکنز است. از کار در کارخانه واکس سازی تا مراحل بعدی زندگی از جمله کار در یک دفتر حقوقی و نویسنده شدن. برای همین گروهی دیوید کاپرفیلد را یکی از بیوگرافی ترین رمانهای دیکنز میدانند. همچنین شما در رمان آرزوهای بزرگ نیز چارلز دیکنز را میبینید. بسیاری از آثار دیکنز در زمره آثاری هستند که چگونگی شکلگیری یک شخصیت را نشان میدهد، از جمله دیوید کاپرفیلد و آرزوهای بزرگ. در چنین رمانهایی شخصیت خود دیکنز بازتاب یافته و تجریبات و تفکرات او در شخصیتهای داستان دیده میشود. به طور کلی در تمام رمانهای دیکنز میتوان بازتاب شخصیت خود او را حس کرد ولی این امر در این دو رمان بسیار مشهودتر است، مخصوصاً رمان دیوید کاپرفیلد.
نقش دیکنز در تحرکات و جنبشهای اجتماعی قرن ۱۹ انگلیس چقدر بود؟
شکی نیست که نقش او به عنوان یک منتقد اجتماعی در جنبشهای بریتانیا زیاد بود. در رمانی مثل روزگار سخت به وضوح مشاهده میکنید که دیکنز نظام آموزش و پرورش زمان خودش را شدیداً نقد میکند. آموزش و پرورش در انگلستان عصر دیکنز تحت فلسفه سودمندگرایی قرار داشت، یعنی فقط چیزی را باید به کودک یاد داد که سود عینی داشته باشد. مثل علم شیمی یا علم فیزیک و این وسط بخش انسانی آموزش به کل نادیده گرفته میشد و به بعد انسانی خیلی توجهی نمیشد.
چارلز دیکنز خیلی خیلی محکم به این شیوه آموزش میتازد و چیزی که از مردم میخواهد این است که بیایید و این نظام آموزشی کشور را نقد کنید. آموزش و پرورش ما نیاز به یک بازنگری بسیار اساسی دارد. یا مثلاً در کتاب الیور توئیست فقر را به تصویر میکشد و به سازمانهای خیریه حمله کرده و از نظام ظاهر سازانه سازمانهای خیریه تعریف شده در جامعه آن روز انگلستان شدیداً انتقاد میکند.
در رمان الیور توئیست یک بخشی هست که الیور از مسئول خیریه کمی غذای بیشتر میخواهد ولی مسئول یتیمخانه میگوید که غذای بیشتری وجود ندارد، اما خود مسئولین در اتاق خصوصی خود بسیار مرفه زندگی میکنند و با ادعای اینکه دارند از بچههای یتیم مراقبت میکنند، به آنها گرسنگی میدهند.
الیور توئیست و روزگار سخت دو اثر دیکنز هستند که دو نهاد بسیار قدرتمند و گسترده انگلستان یعنی آموزش و پرورش و سازمانهای خیریه را شدیداً نقد میکنند. زمانی که این کتابها منتشر شد، این دو نهاد مجبور شدند اصلاحات اساسی در ساختار خود صورت دهند. مردم انگلیس قرن ۱۹ دیکنز را به عنوان یک معلم اجتماعی به رسمیت شناخته بودند و حرفهای او بسیار خریدار داشت. تا حدی که حرفهای دیکنز به پارلمان هم کشیده میشود و اعضای مجلس عوام و اعیان انگلیس از دیکنز پشتیبانی میکنند. پس میتوانیم بگوییم نقش اجتماعی دیکنز خیلی پررنگ بود.
قرن ۱۹ میلادی، قرن فوران اندیشههای جدید بود. در چنین شرایطی اما حرفها و نوشتههای دیکنز بدون ارائه یک اندیشه جدید ماندگار و پرمخاطب میشود، دلیل این امر چیست؟
درست است که در قرن ۱۹ ایدههای جدید بسیاری مطرح شد، اما بخشی که در آن ایدهها مدنظر قرار نمیگرفت بخش عاطفی وجود انسان بود و اینکه هر فرد امیال و آرزوهایی دارد. فلسفههای ارائه شده در قرن نوزدهم به نوعی داشتند انسان را از درون تهی میکردند. این را من هم به عنوان نظر شخصی قبول دارم و هم اگر شما تاریخ این اندیشهها را مطالعه کنید این مطلب را میفهمید.
در قرن نوزدهم آنقدر نوآوری صورت میگیرد که یکی از متخصصین هنر آن دوران به نام جان راسکین میگوید" اگر علوم جدید مرا راحت میگذاشتند، من با همان ایمان ناچیز خود کارم را در این دنیا راه میانداختم. من صدای چکش زمین شناسان را در پایان هر آیه انجیل میشنوم و این مرا به لرزه میاندازد."
اما آثار دیکنز در عین اینکه مخالفتی با علوم جدید ندارند، به بعد انسانی ماجرا نیز توجه میکنند. آنجایی که بشریت با پیشرفت علوم سعادتمند نشده است چارلز دیکنز وارد صحنه شده و میگوید که اندیشههای جدید قبول، ولی آرامش انسانی کجاست؟
دیکنز با آثار خود سعی میکند آرامش را به زندگی انسان برگرداند، حتی در روابط خانوادگی. در رمان روزگار سخت، دیکنز از رابطه پدر و دختر در ابتدای کتاب یک تصویر ارائه میدهد و در پایان یک تصویر دیگر. در ابتدای کتاب تصویری که وجود دارد و معمول است را شرح میدهد و در پایان داستان تصویر ایدهآل را ترسیم میکند، تصویری که باید باشد و آرامش را به خانواده برمیگرداند.
ویژگی بارز رمان "داستان دو شهر" چیست که باعث میشود این رمان به پرفروشترین رمان تاریخ تبدیل شود؟
میدانید که متن کتاب داستان دو شهر به انقلاب کبیر فرانسه برمیگردد. شخصاً فکر میکنم بخشی از پرفروش شدن این کتاب به این دلیل بود که داستان حول موضوعی بسیار پرطرفدار و مهم یعنی انقلاب فرانسه میگشت. عوامل زیادی در پرفروش شدن یک کتاب نقش دارند، فرض بفرمائید به ما به عنوان ایرانی بگویند که در آمریکا کتابی منتشر شده که به نوعی به ایران مربوط میشود، مثل کتاب لولیتاخوانی در تهران که به فروش خوبی هم رسید.
این کتاب چون اسم تهران در عنوان آن آمده، ممکن است من ایرانی را کنجکاو کند تا آن را بخوانم. به نظر من پرفروش شدن داستان دوشهر به دلیل نزدیکی بستر فرهنگی فرانسه به عنوان محل رخ دادن داستان و انگلستان بود که باعث شد مردم تقارنی میان داستان این کتاب و خودشان پیدا کنند و همچنین به دلیل پرطرفدار بودن انقلاب فرانسه و نفوذ بسیار آن در میان توده مردم.
طبیعتاً افراد بسیاری ترغیب به خواندن رمانی میشوند که در قرن نوزدهم پیرامون موضوع پرطرفداری مثل انقلاب فرانسه، توسط نویسنده معروفی مثل چارلز دیکنز نوشته شود، همچنین باید یک الگوی مصرف کالای فرهنگی را هم در نظر بگیریم. به این معنی که وقتی یک کتاب پرفروش یا به قول امروزی ترند شد، فروش آن به صورت فزاینده بالا میرود، پس همانطور که گفتم باید یک الگوی مصرف کالای فرهنگی را هم در نظر بگیریم. مردم آن را به یکدیگر معرفی میکنند و امروز هم وقتی کسی میخواهد دیکنز بخواند سراغ کتابهای مشهور او میرود. دیکنز کتابی دارد به نام دامبی و پسر که رمان بسیار خوب و خوش فرمی است ولی خیلی خوانده نشده است چون در زمان خودش به هر دلیلی نتوانسته به فروش خوبی برسد و امروز هم مشهور نیست و کسی آن را نمیخواند.
آیا امروز دغدغههایی که دیکنز به خاطر آنها قلم زد برطرف شده است؟
این هم سوال خوبی است. یکی از دغدغههای دیکنز جوانان هستند. بگذارید مثالی بزنم که برای کشور خودمان هم ملموس باشد. در رمان دیوید کاپرفیلد، دیکنز خانوادهای را به تصویر میکشد که به دلیل پیدا نکردن شغل تصمیم به مهاجرت از انگلستان و رفتن به استرالیا میگیرند. خانم این خانواده در این صحنه میگوید اگر این کشور به همسر من کار داده بود، الان ما مجبور نبودیم از کشور خودمان برویم.
دیکنز مرتباً به مسئله بیکاری میپردازد و از آثار منفی آن که فقر مهمترین آنهاست مینویسد. فقری که به فحشاء و گسترش جرم و بزهکاری مینجامد و تمام جامعه را به لحاظ روانی و جسمانی درگیر میکند. در سطح بین المللی هم میبینیم که هنوز دغدغههایی مثل فقر و مهاجرت که دیکنز به آنها پرداخته بود برطرف نشده اند.
نویسندگان امروزی چه چیزهایی را باید از دیکنز یاد بگیرند؟
خب به این سوال را میتوان از چند نظر نگاه کرد. مثل منظر نگارش و تکنیکهای نوشتن. ولی فکر میکنم مسئله مدنظر شما مسئله تعهد اجتماعی است. فکر میکنم دغدغههای اجتماعی دیکنز که هنوز هم بخش زیادی از آن پابرجاست و تعهد او به پرداختن به مشکلات جامعه، باید نویسندگان امروزی را به این سمت ببرد که پیش از آغاز نوشتن، میان دغدغههای ذهنی و شخصی خود و دغدغههای اجتماعی پل بزنند.
چون دغدغه فردی هم در خیلی مواقع بخشی از دغدغه اجتماعی است. پس چیزی که نویسندگان امروز باید از دیکنز امانت بگیرند این است که متوجه باشند دغدغه فرد در جامعه متبلور میشود و مشکلات جامعه بر فرد تأثیر میگذارد. نویسنده باید بین فرد و جامعه پل بزند تا بتواند مسائل فردی را جهانی مطرح کند و مسائل اجتماعی را نیز در قالب افراد بیان کند.